سبک زندگی شهدا
چهارشنبه, ۰۶ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۶
نوید شاهد لرستان:خاطرات کوتاه و خواندنی از شهدای لرستان

خاطرات شهدای لرستان

مادر دعاکن

نوید شاهد لرستان:... حسن درسش را رها کرد و به جبهه رفت !وقتی که به مرخصی آمد ، از من خواست تا برایش دعا کنم ، گفتم:پسرممن همیشه برایت دعا میکنم. ولی او گفت :من دعای دیگری میخواهم،لطفاً دعا کنید، من شهید بشوم...

شهید حسن باجلان

راوی:مادر شهید- ازنا

حناگذاشتن

همیشه از حنا گذاشتن بدش میآمد، اما در آخرین مرخصی اش فخودش حنا آماده کرد و تمام دست و پاهایش را خضاب کرد و بسیار شادی و شوخی میکرد!!!...گفتم پسرم تو که حنادوست نداشتی؟چرا دستها و پاهایت را حنا گرفته ایی ؟!سه مرتبه گفت:به عشق شهادت

شهید حسن باجلان

راوی:مادر شهید- ازنا

گوسفند قربانی

کوروش دلسوزانه به فقیرهابسیار رسیدگی میکرد.موقعی که به مرخصی آمده بود.برایش گوسفند خریده بودیم که قربانی کنیم.خودش تمام آن را بین فقراء و مستضعفان تقسیم کردو میگفت:نمیگذارد ذره ایی از این قربانی در این خانه بماند...

شهید کوروش رحمانیان

راوی:پدر شهید-بروجرد

کمتر در خیابان دیده میشد

شهید سالاروند کمتر سعی میکرد در خیابان تردد نماید و ظاهر شود.وقتی علت را جویا شدیم،گفت:می ترسم در خیابان بطور اتفاقی چشمم به نامحرم بیفتد و مرتکب معصیت شوم...

دیده فروبند چو دُر در صدف تانشوی تیر بلا را هدف

شهید جمشید سالاروند

راوی:مادر شهید-دورود

منبع:سیستم اطلاعاتی معاونت فرهنگی بنیاد شهید لرستان و کتاب خاطرات چند سطری شهدا حجت الاسلام تیموری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده