سبک زندگی شهدا 28
چهارشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۷
نوید شاهد لرستان:خاطرات کوتاه و خواندنی از شهدای لرستان

4خاطرات شهدای لرستان

یک ساعت جبهه

نوید شاهد لرستان:زمانی که اصرار کردم به دانشگاه برگردد.در پاسخ گفت:مادر!من یک ساعت جبهه را به صد سال درس دانشگاه نمی دهم.بعد رو به پدرش کردو گفت:باید به جبهه بیایی تا آنجا خدا را بشناسی و ببینی که جوان های ما چطور پَرپَر می شوند...

دانشجوی شهید عبدالزهرا بحرانیانی

روای:مادر شهید-بروجرد

ریختن خونه

زمانی که محمد زخمی شده بود به دیدن او رفتم از زخمی شدنش اظهار نگرانی کردم اما محمد در پاسخم گفت:من دوست دارم در هر منطقه ایی که میروم مقداری از خونم ریخته شودتا هم گناهانم ریخته شود و هم آن روزهای جنگ و خون همیشه در ذهنم باقی بماند...

دانشجوی شهید محمد برمال

راوی:برادر شهید

لیاقت شهادت

وقتی همرزمانش با او در سنگر دعامی خواندند و صحبت از عملیات و شهادت به میان می آمد،بدون استثناء همه به طرف یعقوب می رفتند و به وی التماس دعا می گفتندذ و او پیوسته در جواب آنها می گفت:نه!من لیاقت شهادت در راه خدا را ندارم

دانشجوی شهید یعقوب بهاروند احمدی

راوی:برادر شهید-خرم آباد

منبع:سیستم اطلاعاتی معاونت فرهنگی بنیاد شهید لرستان و کتاب خاطرات چند سطری شهدا حجت الاسلام تیموری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده