شهادت؛ بیست و یکم شهریور 1360
من پدر و مادر و تمام فامیل را نصیحت می کنم که راه خدا را ادامه دهند اگر که افتخار شهادت داشتم که به حسین و شهدای دیگر می پیوندم و اگر شهید نشده ام که آنقدر در راه خدا فداکاری می کنم که حتی اگر برای جانم ضرر داشته باشد من از خدا می خواهم هر کس که کج می رود خدا هدایت کند او را و من از خدا می خواهم که فرج امام زمان مهدی (ع) را نزدیک بگرداند و به عمر رهبر انقلاب امام خمینی بیفزاید و چند کلمه با برادرم دارم .
شهید
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید حمیدرضا خان محمدی/ پانزدهم اردیبهشت 1342، در شهرستان ورامین به دنیا آمد. پدرش عرب، کارمند بود و مادرش کلثوم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و یکم شهریور 1360، در روانسر توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به پیشانی، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای روستای ده امام تابعه شهرستان پاکدشت به خاک سپردند.

وصیت نامه پر محتوای «شهید حمید رضا خان محمدی» را در سالروز وصالش می خوانید؛

بسم رب الشهدا

اول خدمت مادر، پدر، برادر و خواهر و خانواده عمو و تمام فامیل سلام عرض می نمایم و من از پدر و مادر در واقع تشکر می کنم که چنین فرزندی تذبیت کردند و در راه خدا می دهند همان طور که امام حسین ع علی اکبر را به میدان جنگ فرستاد ما امشب می رویم اگر شهید شدم شما ، ای پدر و مادر می گویی که خدایا شکرت که ما چنین فرزندی را تربیت کردیم در راه خدا هدیه داده ایم از قول من از تمام فامیل خداحافظی کنید.

من پدر و مادر و تمام فامیل را نصیحت می کنم که راه خدا را ادامه دهند اگر که افتخار شهادت داشتم که به حسین و شهدای دیگر می پیوندم و اگر شهید نشده ام که آنقدر در راه خدا فداکاری می کنم که حتی اگر برای جانم ضرر داشته باشد من از خدا می خواهم هر کس که کج می رود خدا هدایت کند او را و من از خدا می خواهم که فرج امام زمان مهدی (ع) را نزدیک بگرداند و به عمر رهبر انقلاب امام خمینی بیفزاید و چند کلمه با برادرم دارم .

شهید

برادر جان تو هم در سنگر و من هم در سنگر می جنگم وظیفه تو از وظیفه من سنگین تر است پس خوب برای اسلام کار کن و تو می توانی نسل آینده ایران را تربیت کنی که جامعه اسلامی را بسازند پس به وظیفه خود خوب خدمت کن که خداوند وعده پیروزی را می دهد امشب هفدهم شهریور 60 به جبهه کردستان می رویم تا ریشه ضد انقلاب را بر کنیم .

ما می رویم تا به حسین بپیوندیم ما می رویم تا به علی اکبر بپیوندیم و ما می رویم تا به لقاء الله بپیوندیم اگر بدانید که من چقدر خوشحالم که در اینجا هستم که بتوانم خودم را برای اسلام بدهم و با خونم درخت اسلام را آبیاری کنم .

والسلام/ درود بر امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران/ و سلام بر شهیدان

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده