زندگینامه شهید دادالله برزخ
نوید شاهد - داد الله برزخ، فرزند نورمحمد و بهناز اسلامي ، در دوم فرورد ين ماه سال ،1338 در روستاي فخرآباد سيرجان، در خانواده اي متدين به دنيا آمد. او 2 ساله بود كه پدر را از دست داد. عشق به خدا و معنويت از همان ابتداي دوران كودكي، در وجودش عجين و همراه شده بود.

برای کمک کردن از اثاث منزل خود هم مایه می گذاشت

نوید شاهد: داد الله برزخ، فرزند نورمحمد و بهناز اسلامي ، در دوم فرورد ين ماه سال ،1338 در روستاي فخرآباد سيرجان، در خانواده اي متدين به دنيا آمد. او 2 ساله بود كه پدر را از دست داد.

عشق به خدا و معنويت از همان ابتداي دوران كودكي، در وجودش عجين و همراه شده بود.

دوره ابتدايي را در روستاي فخرآباد گذراند. عشق و علاقه او به درس قابل تقدير بود . كتب غير درسي و كتب مذهبي را نيز مطالعه مي نمود.

به علت مشكلات اقتصادي خانواده، بعد از اتمام كلاس ششم ابتدايي، ترك تحصيل كرد، همراه مادرش به شهرستان سيرجان رفت و در يك مغازه ي جوشكاري مشغول به كار شد. بعد از6 -7 ماه ، شاگرد و كمك راننده ي برادرش شد.

او مرتب قرآن مي خواند و آن را به خواهران و برادرانش نيز ياد مي داد، هر جا كه روضه و دعائي بود، در آن شركت مي كرد و به دنبال مطالعه ي كتب مذهبي و مفاتيح الجنان بود.

اخلاق و رفتار او با اعضاي خانواده و ديگران، خوب و پسنديده بود. نه تنها فردي خود ساخته بود، كه براي خود سازي ديگران نيز تلاش مي كرد. با برخورد خوب و پسنديده، كاري مي كرد كه فرد از كار بد خود پشيمان شود.

كمك به ديگران، خصوصاً محرومين و مستضعفين را در نظر داشتبراي مال دنيا ارزشي قائل نبود. سعي مي كرد كارهاي خيرش به صورت مخفي باشد. به طور كلي، صفات عاليه در او خلاصه شده بود . خوابش اندك، خوراكش مختصر و پوشاكش ساده و پاك بود. خصوصاً مي گفت: « براي نماز- رفتن به حضور خداوند- بايد با لباس و بدن پاك رفت.»

در تمام مراسم مذهبي، از قبيل نماز جماعت و عزاداري ها، به خصوص، عاشورا و تاسوعا شركت مي كرد.

او از همان سال هاي قبل از انقلاب اسلامي، از مبارزين عليه رژيم شاه بود و تلاش فراوان در جهت پيروزي انقلاب به عمل مي آورد، او مي گفت : «بايد درخت اسلام را با خون خود آبياري كنيم.» در جواب كساني كه مي گفتند، بگوييد جاويد شاه، مي گفتمن آتش مي زنم به جان شاه، ما شاه را مي خواهيم چه كنيم؟»

هر جا عكس شاه مي ديد، پاره مي كرد. يك شب براي ميهماني به خانه دايي اش رفته بود، زماني كه برايش چاي آوردند وقتي نعلبكي را برداشت طرح روي نعلبكي عكس شاه بود، او نعلبكي را شكست و از خانه بيرون رفت. با شروع تظاهرات و راه پيمايي مردم عليه رژيم شاه، ضمن اين كه دوشادوش توده ي مردم حركت مي كرد، خود نيز از جمله افراد شاخص و مطرحي بود، كه از مركزيت و محوريت خاصي برخوردار بود، و رهبري و خط دهي بسياري از امور را عهده دار بود.

در اعتصاب غذايي كه براي آزادي يك روحاني در سيرجان تشكيل شده بود، شركت كرده و تا آزاد شدن آن روحاني به اعتصاب خود ادامه داد. او در سال 1356 مشمول بود، ولي طبق دستور امام به سربازي نرفت و حدود يك سال و نيم، كار و شغل خود را رها كرد و در سيرجان به تبليغ درباره ي انقلاب و راه پيمايي و تظاهرات پرداخت . بعد اً كه امام فرمود، سربازها به سربازخانه ها برگردند او نيز به پايگاه دريايي سيرجان رفت. بيش از يك سال خدمت كرد و بعد از آن در سال 1359 به سپاه پاسداران سيرجان پيوست و مشغول به كار شد.

در آن زمان درگيري هاي داخلي شروع شده بود. او به اتفاق چند نفر از همرزمان به كردستان اعزام شد و با احزاب كومله و دمكرات به مبارزه پرداخت. در منطقه ي كردستان حدود 6 ماه با ضد انقلاب درگير بود. در سال 1359 ، بعد از اتمام ماموريت كردستان، به سيرجان برگشت و پس از مشورت با مادر و ديگر اعضاي خانواده، تصميم به ازدواج گرفت . معيارش براي انتخاب همسر، ايمان، حجاب و حجب و حيا بود.

او با خانم سلما باراني فخرآبادي، ازدواج كرد و حاصل اين ازدواج دختري به نام زينب بود كه در سال 1360 به دنيا آمد زماني كه فرزندش به دنيا آمد 10 روز روزه گرفت و 1000 تومان به بچه هاي فقير براي خريد دفتر و كتاب كمك كرد.

از همان کودکی دلش می خواست فرزندش را به نماز خواندن تشویق کند

تربيت صحيح فرزند از همان دوران كودكي، مد نظرش بود و مي گفت : «دخترم از همين كودكي بايد حجابش را حفظ كند. در موقع نماز خواندن، او را تميز كنيد و سرش را بر روي مهر بگذاريد.» و خود اين كار را مي كرد. و از همان كودكي مي خواست او نماز خواندن را ياد بگيرد و دوست داشت فرزندش دلير و شجاع باشد.

با شروع جنگ تحميلي، فكرش معطوف به جنگ بود و با تمام وجود خود را آماده رزم و پيكار عليه متجاوزين ساخت. مي گفت :« من براي جبهه جنگ و شهادت خلق شده ام بايد حتماً به جبهه بروم ناموس ما و اسلام در خطر است .» بنابراين عاشقانه عازم جبهه شد.

در عمليات هاي متعدد قهرمانانه جنگيد . جان را در طبق اخلاص گذاشته بود و رشيد و دلاور بود. جراحات زيادي برداشت كه هرگز به خاطر آن جزع و بي تابي نكرد. در حمله ي بيت المقدس تركش به پهلويش خورده بود و در طرف راست بدنش گير كرده بود. او در بيمارستان، اصرار مي كرد كه او را سرپايي عمل كنند و تركش را در بياورند تا سريع تر به جبهه بازگردد.

برای کمک کردن حتی از اثاث های خانه خود هم مایه می گذاشت

جراحات خود را به خانواده نمي گفت و اگر هم آن ها متوجه مي شدند و گريه مي كردند، مي گفت: « به جاي گريه كردن بگوييد يا صاحب الزمان(عج)، حلقه خود و همسرش و پتوهاي منزل را براي كمك به رزمندگان به دفتر امام جمعه داد.»

در جبهه فرماندهي گردان را به عهده داشت . در شب عمليات پيچ كوشك، دشمن عقب نشيني محدودي انجام داده بود و تانك هايشان مانده بود. چند گردان از جمله گردان دادالله برزخ ماموريت انهدام تانك ها را به عهده گرفتند و او با رشادت خاص خود و همرزمانش حدود 50 تانك دشمن را منهدم كرد.

وقتي با همرزمانش مسئوليت حفاظت از پل را براي جلوگيري از پيشروي عراقي ها به عهده گرفته بود، متوجه شد يك ماشين عراقي (آيفا) در حال آمدن است. برزخ مي گويد: « بگذاريد، نزديكتر شود.» وقتي ماشين به وسط پل مي رسد، خود آرپي جي به دست گرفته و شليك مي كند . ماشين عراقي- كه حامل مهمات بود- منفجر مي شود و همه ي رزمندگان تكبير مي گويند و اين يكي از ابتكارات و خلاقيت هاي او در جنگ بود. او طراح عمليات كرخه نور بود. مديريت او باعث شده بود رزمندگان بدون ترس و نگراني و خيلي سريع از موانع عبور كنند و به سنگر عراقي ها برسند. جنگ تن به تن و درگيري حالتي خاص يافته بود. در اين عمليات تعداد زيادي از سربازان عراقي به اسارت درآمدند و چند تانك عراقي به غنيمت گرفته شد.»

از جمله ويژگي هاي او كه مورد توجه رزمندگان بود، صبر و استقامت و سخت كوشي او بود.

در گرماي بالاي 50 درجه منطقه ي كوشك در مرداد ماه سال1361، رزمندگان برزنت پهن مي كردند و نماز مي خواندند. و به محض تمام شدن نماز جماعت، پراكنده مي شدند. ولي در آن گرماي شديد، او 20 دقيقه قبل از نماز ظهر، نافله ظهر را مي خواند و بعد از اتمام نماز ظهر و عصر، باز هم 20 دقيقه در آن آفتاب سوزان مي ماند و دوباره نافله مي خواند.

او مؤذن خط مقدم بود و خودش از اقامه كنندگان نماز اول وقت در خط و سنگر بود و سعي مي كرد نماز جماعت با شور فراوان تشكيل شود. همرزمانش بارها شاهد بودند كه نيمه هاي شب، در حال قرائت قرآن است و به آن ها توصيه مي كرد: « حتماً قرآن خواندن را مدنظر داشته باشيد، اُنس با قرآن و نماز شب را فراموش نكنيد.»

تاکید زیادی برای نماز اول وقت و انجام دادن واجبات داشت

هنگامي كه خواهرزاده اش، غلامرضا قرائتي، در بسيج ثبت نام مي كند، پس از اين كه دادالله او را مي بوسد، به او مي گويد: « خيلي خوشحالم كه همكارم شدي، بايد كاري انجام دهي كه در شأن پاسداري تو باشد. نمازت را سر وقت بخوان و اگر مي خواهي در پيشگاه امام زمان(عج)، پيامبر(ص) و حضرت علي(ع) سرافكنده نباشي، كار حرام انجام نده و تمام واجبات ديني ات را به نحو احسن انجام بده و همواره هدفت رضاي خدا باشد.» او به خواهرزاده اش گفته بود: « جبهه مثل دانشگاه است و اگر در دانشگاه دروس مختلف مي آموزي، در جبهه درس شجاعت، علم شهادت، علم ايمان و تقوي، و در يك كلمه عشق را مي آموزي.»

نیروهای زیادی را مطابق روحیه خودش آموزش داده بود

در شب آخر كه شب وداع بود، از همه حلاليت طلبيد و به درگاه خدا ناله مي كرد. عمليات بسيار سختي در پيش بود. ضمن اين كه نيروهايش را براي عمليات رمضان آماده مي كرد، مطابق روحيه ي خودش نيروهاي مخلص و فداكاري را آموزش داده بود و محوري كه او انتخاب كرده بود، سخت ترين جا نسبت به جاهاي ديگر بود و دعاهاي مخصوصي زمزمه مي كرد، همه همرزمان احساس كرده بودند، كه در فرداي عمليات، چه خواهد شد.

برایم گریه نکنید برای مظلومیت حضرت زهرا(ص) گریه کنید

قبل از عمليات رمضان، در نامه اي به خانواده اش نوشت: « اگر من شهيد شدم و جنازه ام را نياوردند، از خواهران، برادران و اقوام مي خواهم كه برايم گريه و زاري نكنند. هر موقع خواستند گريه كنند، به ياد سالار شهيدان، و براي مظلوميت حضرت زهرا(س)گريه كنند. از شما مي خواهم كه ادامه دهنده ي راه شهيدان باشيد.»

در عمليات رمضان 24 تير ماه سال 1361 ، كه مقارن شده بود با ماه مبارك رمضان، تعداد زيادي از رزمندگان به شهادت رسيدند و به دليل محدوديت نيرو، خودش آرپي جي به دست مي گيرد و تا آخرين گلوله و آخرين قطره ي خون، مبارزه مي كند، تا اين كه به آرزوي خود، شهادت، نايل مي گردد. بعد از شهادتش ديگر كسي نمانده بود كه پيكرش را به پشت جبهه منتقل كند و پيكرش به دست نيامد.

مساجد را خالی نگذارید و در یادگرفتن قرآن کوشا باشید

او در وصيت نامه اش نوشته است: « وصيتم به آن هايي كه خود را مسلمان و معتقد به مباني اسلام و پيروي از دستورات قرآن، پيامبر و ائمه معصومين(ع) مي دانند، اين است كه: اگر مي خواهيد، خداوند و شهيدان از شما راضي باشند، قرآن و خدا را تنها نگذاريد و در ياد گرفتن و ياد دادن قرآن بكوشيد. مساجد را خالي نگذاريد. و امام را تنها نگذاريد، و از جمهوري اسلامي محافظت كنيد. از روحانيت متعهد و مبارز جدا نشويد.

مشكلات كنوني جهان اسلام، به علت بي توجه ي مسلمانان به مكتب اسلام است. چرا يك عده ي قليل صهيونيست بر يك ميليارد مسلمان جهان حكومت كنند؟

جهانخوران بدانند كه مسلمانان بيدار شده اند و حكومت عدل اسلامي به رهبري حضرت مهدي(عج)، در سراسر جهان برپا خواهد شد . از همسرم مي خواهم كه از ياد خدا غافل نشود، و دخترم، زينب، را از پرورش اسلامي برخوردار سازد، در آخر از همه مي خواهم كه: دنيا را كنار بگذاريد . و براي آخرت توشه برچينيد.»

پي نوشت ها

-1 پرونده كارگزيني شاهد- فرم 3 برگي بنياد شهيد، ص 1

-2 همان، ص 2

-3 پرونده كارگزيني شاهد- كپي شناسنامه

-4 پرونده فرهنگي شاهد- زندگي نامه

-5 اسلامي، زينب- سرگذشت پژوهي، ص 3

-6 برزخ، مريم- سرگذشت پژوهي، صص 3 و 4

-7 عليپور، محمد- سرگذشت پژوهي، ص 4

-8 اسلامي، زينب- سرگذشت پژوهي، ص 5

-9 پرويزي، يدالله- سرگذشت پژوهي، ص 5

-10 عليپور، محمد- سرگذشت پژوهي، ص 4

-11 برزخ، مريم- سرگذشت پژوهي، ص 4

-12 پرويزي، يدالله- سرگذشت پژوهي، ص 6

-13 برزخ، مريم- سرگذشت پژوهي، صص 6 و 7

-14 همان، ص 8

-15 پرونده فرهنگي شاهد- زندگي نامه، ص 2

-16 پرويزي، يدالله- سرگذشت پژوهي، ص 9

-17 برزخ، كبري- سرگذشت پژوهي، ص 9

-18 پرونده كارگزيني شاهد- فرم 3 برگي بنياد شهيد

-19 برزخ، كبري- سرگذشت پژوهي، ص 10

-20 پرويزي، يدالله- سرگذشت پژوهي، ص 10

-21 همان، ص 11

-22 برزخ، كبري- سرگذشت پژوهي، ص 11

-23 رحيمي، عبدالحسين- سرگذشت پژوهي، ص 23

-24 تاجيك، عبدالله- سرگذشت پژوهي، ص 25

-25 رحيمي، عبدالحسين- سرگذشت پژوهي، ص 27

-26 ايران نژاد، محمدعلي- سرگذشت پژوهي، ص 33

-27 ايرانمنش، عباس- سرگذشت پژوهي، ص 31

-28 همان، ص 30

-29 قرائتي، غلامرضا- سرگذشت پژوهي، ص 19

-30 همان، ص 17

-31 رحيمي، عبدالحسين- سرگذشت پژوهي، صص 34 و 35

-32 قرائتي، غلامرضا- سرگذشت پژوهي، ص 36

-33 خالقجو، محمدعلي- سرگذشت پژوهي، ص 36

-34 پرونده فرهنگي شاهد- وصيت نامه

منبع: فرهنگنامه جاودانه های تاریخ/ زندگینامه فرماندهان شهید استان کرمان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده