پدرم درهنگام اقامه نماز عشا به شهادت رسید

پدرم درهنگام اقامه نماز عشا به شهادت رسید

نوید شاهد - پدرم مي خواست براي گرفتن وضو به سر چشمه اي كه نزديك منزلمان بود، برود. همان لحظه كه پدر از خانه بيرون رفت صداي توپ باران بعثي ها به گوش مي خورد . زماني كه پدرم مشغول خواندن نماز عشا بود، يك توپ به چشمه اصابت كرد و همان لحظه پدرم به شهادت رسيد. متنی که خواندید خاطره ای بود از دختر شهید «حسین محمودزاده» که نوید شاهد آذربایجان غربی شما مخاطبان عزیز را برای مطالعه این خاطره زیبا دعوت می کند.
وقتي کنار تختش حاضر شدم، ديدم از درد به خودش می پیچید

وقتي کنار تختش حاضر شدم، ديدم از درد به خودش می پیچید

نوید شاهد - وقتي به بازار آمدم ديدم وضع مردم خيلي خراب است. همه سراسيمه و پريشان هستند. من به بيمارستان رفتم. در آنجا به من گفتند پسرت زخمي است و بستري شده است. وقتي به پيش او رفتم ديدم حالش خيلي خراب است و از درد و شدت گاز سمي مي نالد. متنی که خواندید خاطره ای بود از پدر شهید «حسن احمدي» که نوید شاهد آذربایجان غربی شما مخاطبان عزیز را برای مطالعه این خاطره زیبا دعوت می کند.
به دلش افتاده بود که آخرین وداع است

به دلش افتاده بود که آخرین وداع است

نوید شاهد - وقتي مي خواستند به خط بروند با ما روبوسي كرد و من به شهيد عبدي گفتم كه انشالله عصر همين روز به خط خواهم آمد و باز هم همديگر را خواهيم ديد ولي عربعلی، انگار مي دانست آخرين وداع است كه مي خواست واقعاً با ما خداحافظي كند. متنی که خواندید، خاطره ای زیبا از همرزم شهید «عربعلی عبدی» بود که نوید شاهد آذربایجان غربی شمارا برای مطالعه این خاطره دلنشین دعوت میکند.
برای دفاع از انقلاب اسلامی، باید به جبهه بروم

برای دفاع از انقلاب اسلامی، باید به جبهه بروم

نوید شاهد - من به ایشان می گفتم که تو در این روستا تنها به تظاهرات می روی، خطرناک است، کم برو، چون همه مخالف هستند. می گفت که این حرف را به من نگو. پس من نروم، تو نروی، چه کسی برود؟ متنی که خواندید خاطره ای بود از همسر شهید «کریم جمالی» که نوید شاهد آذربایجان غربی شمارا برای مطالعه ی این خاطره زیبا دعوت میکند.
برای نجات همرزمش، خونش را اهدا کرد

برای نجات همرزمش، خونش را اهدا کرد

نوید شاهد – یکی از همرزمانش در جبهه جنوب زخمي شد. برادرم كه خط شكن بود، توانست همرزمش را را به پشت خط منتقل كند و براي نجات او خون خود را اهدا كرده بود. به حمد ا... آقاي امامي، به سلامت از جبهه برگشت. ولي برادرم به فيض شهادت رسيد. متنی که خواندید  خاطره ای بود از زبان برادر شهید «علیرضا نوری کشتیبان» که نوید شاهد آذربایجان غربی شمارا برای خواندن این خاطره ی زیبا دعوت میکند.
در عملیات بعدی باید من شهید بشوم

در عملیات بعدی باید من شهید بشوم

نوید شاهد - «سه نفري با هم صحبت مي كرديم، من گفتم: بچه ها واقعاً در عمليات آينده كدام يك از ما شهيد خواهد شد؟ شهيد لاجاني كه از دو نفر ما قديمي تر بود با لحني بسيار قاطع و بدون ترديد گفت؛ در اين عمليات من بايد شهيد شوم و نوبت من فرا رسيده است.» متنی که خواندید خاطره ای بود از برادر شهيد «سليم لاجاني» که نوید شاهد آذربایجان غربی شما را برای خواندن این خاطره ی زیبا دعوت میکند.