توانست خيلي سريع روح بوسنيايي را بر خود حاكم كند.

مصاحبه با راسم بوشلييا (يكي از نخستين شيعيان بوسني و هرز گووين)؛

راسم بوشلييا مي گويد: يكي از صفات ويژه شهيد حيدري خلوص نيتش بود. او خالصانه به مردم بوسني خدمت كرد و جان خود را در راه اسلام هديه داد. ما او را همچون يك بوسنيايي دوست داشتيم.

از آشنايي خود با شهيد حيدري بگويد:

مي دانم كه اين دوران خيلي بحراني بود و در همين زمان بود كه من با شهيد رسول و ديگراني كه با او بودند آشنا شوم . مطمئنم ايراني ها صرفه جوئي مي كردند تا به ما كمك كنند. من مي دانم كه امام خامنه اي گفتند كه بايد در همه زمينه ها به بوسني كمك شود . من شخصاً  در اينجا نمونه هايي از اين كمكها را در حين رفاقت با ايراني ها مي توانستم بچشم ببينم. به عينه مي ديدم كه ايرانيها بيش از آن مقداري كه ديگران دارند غذا نمي خورند. گرچه مي توانستند غذاي بيشتري براي خود تهيه كنند ولي مطمئناً نمي خواستند بيش از ديگران غذا داشته باشند.

تاثير خاصي شهيد رسول روي من گذاشته است. ايشان نمونه بود و به اينجا آمد تا خالصانه كمك كند واين كار را خالصانه انجام داد و دليل اين مدعا شهادت اوست. در اينكه چرا آمريكائيها به ما كمك نكردند خود من شخصاً از طرف آنها هيچ كمكي را انتظار نداشتم . آنروز كمكي نكردند و امروز هم هيچ كمكي نمي كنند. هر كاري كه انجام مي دهند بيشتر ضد كمك است. اينكه مي گوييم تنها ايراني ها بودند كه به ما كمك كردند فقط نظر بنده نيست بلكه افراد زيادي اين را مي دانند و از افراد زيادي مي شود اين مطلب را شيند كه تنها كشوري كه به ما به شكل واقعي و بدون هيچ متني و چشم داشتي كمك كرده همان ايران است .

 يعني اين يك واقعيت غير قابل انكار است كه كمكهاي ايراني واقعي و بدون هيچ قيد و شرطي بوده برخلاف تمام سازمانهاي بشر دوستانه و سازمانهاي عربي و به اصطلاح اسلامي . آنها همراه با كمك يك چيز ديگري را دنبال مي كردند. گرچه من كمك بيشتري از جهان انتظار نداشته و ندارم چرا كه قضيه بوسني يك قضيه خاصي است . وقتي كه من در مورد حوادث بوسني صحبت مي كنم به هيچ وجهي منظورم تنها بوسني نيست بلكه تمام جهان اسلام را مد نظر دارم و صحبتهايم شامل تمام وقايعي است كه در جهان اسلام شكل گرفته و همه بلايايي كه بر سر مسلمانها دارد مي آيد. بنابراين نمي توانيم درباره جهان غير اسلام صحبتي به ميان آوريم چرا كه اصولاً كمكي از سوي آنها وجود نداشته و ندارد و نخواهد داشت.

در مورد جامعه بين الملل و برنامه هاي آنها و بخصوص بعد از ديتون توضيحي بدهيد:

دقيقاً  جواب همان چيزي است كه هم اكنون گفتم و در كل جهان يك جنگ سراسري بر ضد مسلمانها وجود دارد و اين يكي از دلايل شروع جنگ در بوسني بود.

در پايان اگر سخني درباره شهيد حيدري داريد بگويد:

با شهيد رسول درست بعد از آمدنشان به اينجا آشنا شدم . با توجه به اينكه با ديگر ايرانيها آشنا شده بودم درست بعد از آمدن رسول به اينجا بود كه با هم تماس برقرار كرديم . او در خانه بغلي زندگي مي كرد.

يك اتاقي را پيدا كرديم و ايشان در آنجا سكونت يافت . بارها به اينجا آمده بود و خيلي با هم بوديم . البته با تعداي زيادي از ايراني ها آشنا شده بودم. از اينكه شهيد رسول از بقيه جدا مي كنم ولي واقعاً كه ايشان بسيار عالي بود. نمي دانم كه چه چيزي در درونش بود ؟

روش خالصانه هم در كار ايشان و هم در  تماس با ما مشاهده مي شد. بدون هيچ مشكلي در مورد آنچه كه لازم بود اتفاق نظر داشتم و بدون هيچگونه دشواري همه كارها به آساني پيش مي رفت . لذا مي گويم كه يكي از صفات ويژه ايشان همان خلوص نيتش بود. هم خلوص و هم فروتني و به نظر مي رسد كه اين بخاطر آن بود كه ايشان به اينجا آمده بود كه خالصانه مبارزه كند و خالصانه كمك نمايد.رفتارش هم همين طوري بود و ما اورا مثل يك بوسنيايي صدا مي كرديم . احتمالاً بخاطر آن بود كه توانست خيلي سريع روح بوسنيايي را بر خود حاكم كند. در همه مسائل اينگونه بود كه توانست آدمهايي را كه با آنها زندگي و كار مي كند بشناسد. هيچ را تحميل نمي كرد. باور نكردني است اما بعنوان مثال مي گويم كه وقتي به اينجا مي آمد درست مثل اين بود كه به خانه خودش آمده و اينگونه خودماني برخورد مي كرد.

اين از روحيه ساده زيستي او ناشي مي شد كه بارها اتفاق افتاد كه مي گفت: اگر چيزي براي خوردن هست مي خوريم  حتي اگر فقط نان باشد. هرگز با دست خالي به اينجا نيامد و حتي المقدور يك بسته سيگار با خود مي آورد. اينها چيزهاي ظريفي و كوچكي است ولي خيلي گويا است و حاكي از چگونگي شخصيت فرد است . رسول اين جوري بود و من نمي دانم ديگر در مورد او چه بگويم و چه كلامي بكار ببرم و آيا همه چيز را توانسته ام پيرامون شخصيتش بيان كنم؟ اما شهادت او دليل بر اين همه مدعي است .

منبع: متن مصاحبه تلويزيوني پروژه سلام بر بوسني

زمان ومكان مصاحبه : 1376- زنيتا