آخرین اخبار:
کد خبر : ۳۹۰۷۹۵
۱۳:۳۱

۱۳۹۵/۰۶/۱۷

شهید علی اکبر دوستی

به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید علی اکبر دوستی فرزند امامعلی در سال 1345 در چپقلو چشم به جهان گشود. او از طریق سپاه پاسداران همدان به جبهه غرب اعزام و در مورخه 4/6/65 در عملیات کربلای 2 در محل حاجی عمران در اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به لقاءالله پیوست.


 
بسمه تعالى

ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون .

و مپنداريد كسى كه در راه خدا كشته شدند مرده اند بلكه زنده اند و نزد خدايشان روزى مى خورند .

با عرض سلام به پدرم و مادرى مهربانم كه ما را تربيت كردند خداو قرآن را براى ما شناساندند كه به جبهه هاى اسلام مثل حسين وار بجنگيم و به لقاء الله بپيونديم .

آرى بايد آنقدر از پدرى بزرگوارم و مارى مهربانم تشكر صميمانه و سپاسگزارى كنيم كه ما را ببخشد و آن زحمتهاى بى پايان را حلال كنند و حلالى بنده را از مردم و قوم و دوستان بخواهند و ما آرزو داشتيم در اين راه قسمت بشود قدم برداريم و سهمى از انقلاب داشته باشيم آرى پدر بزرگوارم و مادرى مهربانم ناراحت نباشيد و بلكه افتخار كنيد كه چنين فرزندى را در راه خدا داده ايد كه ان شاءالله خداوند  متعال قبول بفرمايد و بنده اصلا  آرزو بغير از اسلام و در راه خدا نداشتم و براى ما گريه نكنيد و دشمنان و تخلف گران را شاد نفرماييد و بلكه شاد تر هم باشيد تا دشمنان سوءاستفاده نكنند و از خبر مرگ پسرتان ناراحت و بى حالى نفرماييد خوشحال باشيد و تا دشمنان از غم و غصه بميرند و بارى پدر بزرگوارم و مادر مهربانم شما آرزو داشتيد و مى گفتيد اى كاش ما آن زمان مى بوديم به امام حسين و دينش كمك مى كرديم و در راه حسين (ع) شهيد مى شديم و اجر جزيلى مى برديم آرى الان هم مثل زمان امام حسين (ع) است خداوند اين جنگ را براى امتحان بوجود آورده ما بايد از اين امتحان ثمره هاى مفصل و رده هاى بالا بياوريم .

و ما با نيت اين انقلاب و اين جنگ حضور پيدا كنيم  كه حيثيت اسلام و قرآن را نبرند و خون اين شهيدان را گرم نگهداريم  و اين دشمنان پايمال نكنند بلى بزرگان ما آرزو داشتند موفق بشوند در راه خدا جنگ و جهاد كنند ولى متاسفانه موفق نشدند ولى ما موفق شديم كه مثل رهبرى حسين وار داشته باشيم و در راه خداوند آنقدر بكوشيم تا خون داريم و تا بلكه در آخرت پيش پيامبر اكرم (ص) و پيش سيد الشهدا و ساير امامان سر بلند باشيم بلى پدر بزرگوارم و مادر مهربانم ما چقدر به شما زحمت داديم و زحمت كشيديد در مقابل اين زحمات چقدر از شما تشكر و قدر دانى كنيم كه شما رضا باشيد ولى بنده عاجزم نمى دانم چه كار كنم كه از ما راضى باشى و تقصيرات بنده را هم خود شما ببخشيد و هم از خداوند بخواهيد ما را ببخشد ان شاء الله هم بخواهيد و بارى پدر بزرگوارم و مادر گراميم در راه خدا تكه تكه شدن عيب نيست ممكن است جنازه بنده پيدا نشود و يا پيدا شود و  هر لحاظ  ناراحت نباشيد ما حتما بايد از اين دنيا برويم و اين دنيا به هيچ كس وفا نكرده و حتى به امامان معصوم هم وفا نكرده و بايد اين دنياى فانى را ترك كنيم و چه بسا در راه خدا باشد و بارى خدمت پدر بزرگوارم سلام عرض مى كنم و حلالى مى خواهم و خدا حافظى مى كنم .

 و به خدمت مادر مهربانم سلام عرض مى كنم و حلالیت مى خواهم و خدا حافظى مى طلبم و از برادر عزيزم كه از جان عزيزترم جناب آقاى سليمان دوستى به خدمت سلام مى نمايم و از او تشكر مى كنم كه ما را ببخشد و بنده زحمات زيادى داده ام و ما را حلال كند و به خدمت برادر عزيزم و از جان عزيزترم محمد صادق دوستى و حسين دوستى و على آقا دوستى از بنده نگران نباشيد و ما را ببخشيد كه زياد زحمت داده ام و بعضى موقع ها كتك كارى كرده و اميدوارم حلال كنيد و از خواهر مهربانم مريم خانم خواهشمندم ما را ببخشد و ما را حلال كند و خواهر بزرگوارم فاطمه خانم خواهشمندم ما را ببخشد و از ما راضى باشد و در پايان از همه دوستان قومان آشنايان و همسايگان حلالى بنده را بخواهيد و در فراق بنده اميدوارم گريه نكنيد و زحماتى كه دادم به شما و همه شما اميدوارم ببخشيد و اگر شما ببخشيد پذيرفته خواهد شد . و در پايان اميدوارم تقصيرات بنده را همه شما ببخشيد و ديگر آرزو ندارم بغير از راهى كه رفتم ناراحت نباشيد والسلام

على اكبر دوستى
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه