خاطرات چند سطری شهدا

خاطرات شهدای لرستان

برف روبی منازل همسایه

نوید شاهد لرستان:جمشید زمستانها در مواقعی که برف می بارید،قبل از اینکه پشت بام خانه خودمان را برف روبی کند،به سراغ همسایه ها، خصوصاًآنهایی که سرپرستی نداشتندو یا سرپرست آنها به علت های مختلف نزد خانواده شان نبودند.می رفت و برف پشت بام آنها را پارو میکرد و سپس به سراغ منزل خودمان میآمد...

شهید جمشید سالاروند

راوی:مادر شهید- دورود

توجه به دیگران

علی اصغر در بیمارستان ساسان تهران بستری بود.از طرف بنیاد جانبازان جهت عیادت به ملاقات ایشان می آمدند و به او میگفتند:چرا از سهمیه ای که داری استفاده نمی کنی و حقوقی که بنیاد جانبازان برایت تهیین کرده دریافت نمی کنی،او در جواب به آنها میگفت: من که هنوز زنده هستم،سهم من را به کسانی بدهید که موقعیتشان از من مشکل تر است...

شهیدعلی اصغر فیضی مراد آبادی

راوی:همسر شهید-نورآباد

مسابقه در گفتن ذکر

کاوه ای همییشه و در همه حال ذکر خدا را بر لب داشت.ایشان مرتباً یک تسبیح را در دست داشتند و ذکر می گفتند.در جبهه با چند تن از دوستانش از جمله شهید علی کاظم امکانی مسابقه گذاشته بودند،هر روز حدود 2000 بار ذکر لااله الا الله و الله اکبر را میگفتند،سرانجام با پاکی زبان و طهارت قلب به لقاء محبوب شتافت.

شهید دانیال کاوه ای

راوی:همرزم شهید-دلفان