روایت همرزم شهید «اصغر زیودار»؛
سه‌شنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۳
همرزم شهید «اصغر زیودار» می‌گوید: در حین جنگ زمانی که اصغر از ناحیه سر و صورت زخمی شده بود به او گفتم: استراحت کن ولی او در جواب گفت: خدا شاهد است تا نفس دارم شما را رها نمی کنم و کمک می کنم.

به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید اصغر زیودار یکم خرداد سال ۱۳۴۵، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش علی و مادرش زرین طلا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.

وی پانزدهم فروردین سال ۱۳۶۵، در دربندیخان عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش هشت سال در منطقه بر جا ماند و بیست و نهم مهر سال ۱۳۷۳، پس از تفحص در گلزار شهدای شهرستان خرم آباد به خاک سپرده شد. برادرش رسول نیز به شهادت رسیده است.

تا نفس دارم شما را رها نمی کنم

نفر سمت راست شهید اصغر زیودار در کنار شهید مسعود امیدیان

یکی از همرزمان شهید اینگونه روایت می کند:

در منطقه دربندیخان، نیروهای دشمن دست به یک تک بسیار سنگین زدند و بچه های ما دلاورانه در مقابل آنها مقاومت کردند، به طوری که از جمع نیروهای ما فقط من و اصغر زیودار مانده بودیم و بقیه مجروح یا شهید شده بودند.

اصغر زیودار، بسیجی دلاور و فداکاری از محله پشت بازار خرم آباد بود. در حین درگیری مدام برای من گلوله و تیر می آورد و کمک میکرد تا اینکه دچار موج گرفتگی و سوختگی از ناحیه سر و صورت شد.

گفتم: اگر میتوانی و دشمن راه میدهد، به طرف مقر نیروهای خودمان حرکت کن و اگر امکان رفتن نیست، حداقل بنشین و استراحت کن.

در جواب گفت: فلانی خدا شاهد است تا نفس دارم شما را رها نمیکنم و کمک میکنم. بعد از چند دقیقه پای راست او تیرخورد و علیرغم اصرار من برای استراحت، پای تیر خورده را با چفیه بست و به تلاش و تکاپوی خود ادامه داد تا اینکه از ناحیه پای چپ هم مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت.

پای زخمی‌اش را با وسایل ابتدایی که موجود بود، بستم و مشغول تیراندازی و دفاع بودم که آن بسیجی فداکار به شهادت رسید.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده