شهیدی که آرزو داشت در بالاترین ارتفاعات کردستان به شهادت برسد
به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید ذبیح اله دانیالی در یکم تیرماه سال ۱۳۵۱ در خانوادهای کشاورز و مومن و معتقد به اصول اسلامی در روستای ولیعصر (عج) دیده به هستی گشود، تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رسانید.
سال اول راهنمایی را در مدرسه شهید بهشتی پلدختر ادامه داد و در همان سال به عضویت جمعیت هلال احمر پلدختر درآمد، با تاسیس مدرسه راهنمایی ولیعصر ادامه تحصیلات خود را در روستای خود گذراند.
این شهید گرانقدر در فاصلههای زمانی سال دوم و سوم راهنمایی به دلیل عشق و علاقه زیادی که به این نظام و شهداء و امام راحلمان داشتند برای دفاع از خاک مقدس و وطنمان به جبهههای نور علیه ظلمت شتافتند و در چندین عملیات همچون کربلای 4و5 و والفجر 8و10 به طور مستقیم شرکت داشتند، با این وجود هیچ وقت از ادامه تحصیل منصرف نشدند و تحصیلات خود را به نحو احسن ادامه دادند.
این شهید عزیز سال اول متوسطه در دبیرستان 17 شهریور پلدختر مشغول به تحصیل بودند، که بار دیگر به جبهه و جنگ شتافتند این بار در قرارگاه رمضان جنگهای نامنظم و پارتیزانی سپاه پاسداران که به صورت بسیجی ثبت نام کردند و از کرمانشاه عازم جبهه شدند تا همگام با نهضت اسلامی مردم عراق و به منظور گسترش عملیاتهای پارتیزانی همچون چمران حماسه سازد، از زبان همرزمانش که گفتن جرأت و شجاعت و لیاقت و شایستگی این شهید، زبان زد تمام فرماندهان فتح 2 قرارگاه رمضان شده بود، به طوری که فرماندهی یکی از تیمهای اطلاعاتی فتح 2 را به ایشان سپرده بودند.
عزیزاله پارایی از همرزمان شهید در خاطرات خود از شهید میگوید که شهید ذبیحاله دانیالی یکی از نیروهای زُبده و چریکی جنگهای نامنظم بود که یادم نمیرود همیشه یک جمله را به همرزمانش گوشزد میکرد و میگفت که آرزوی شهادت را در کردستان در بالاترین نقطه از ارتفاعات آن را از خداوند تبارک و تعالی را دارم که خدا را شاهد و گواه است که به همان صورت به آرزویش که شهادت بود، رسید.
شهید ذبیح اله دانیالی و همرزمش شهید کرم خدا دالوند در یک ماموریت بسیار سخت و طولانی به مدت پنج روز به عمق مناطق کردستان عراق میروند برای شناسایی تجهیزات نظامی دشمن و همچنین برای نجات جان مردم مظلوم کردستان عراق که مورد حمله شیمیایی هواپیما های صدام خائن گرفتار شده بودندتا آنها را بتوانند به امن ترین نقاط نزدیک خاک ایران برسانند که در ارتفاعات شیخ محمد و آسوس در منطقه عمومی بین ماووت عراق و شهر قلعه دیزه مورد حمله آتش خمپاره دشمن قرار میگیرند که هر دو مجروح میشوند و به خاک ایران انتقال می یابند.
شهید دانیالی در بیمارستان صحرایی منطقه جنگی عمل جراحی سختی را انجام میدهند و بعد از آن به بیمارستان امام خمینی تبریز انتقال مییابند که حدود 40 روز در بیمارستان تبریز بستری میشوند که به علت شدت جراحت و عدم امکانات به وسيله هواپیما به بیمارستان امام خمینی تهران منتقل میشود که بعد از یک هفته در بیمارستان شربت شیرین شهادت را مینوشد و به آرزو دیرینهاش که شهادت بود نائل میشود.
انتهای پیام/