این ملت از هیچ ابر قدرتی هراس ندارد

به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید اسدالله مونس علی یکم اردیبهشت ۱۳۴۱، در شهر تسوج از توابع شهرستان شبستر به دنیا آمد. پدرش محمدحسین، کشاورزی می‌کرد و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. معلم بود به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست‌وسوم فروردین ۱۳۶۲، در فکه بر اصابت ترکش به شهادت رسید. مدفن وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

در متن وصیت‌نامه این شهید گرانقدر چنین آمده است: 

بسمه تعالی

هرگز مپندار کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگان‌اند، بلکه آنان‏ زنده‌‏اند و در پیشگاه پروردگارشان روزى داده می‌شوند.

" ملتی که تازه عروس و تازه دامادش آماده شهادتند، این ملت از هیچ کس و از هیچ ابر قدرت و جنایت کاری هراس ندارد و پیروز است " (امام خمینی)

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم                  موجیم که آسودگی ما عدم ماست

از زمانی که انقلاب اسلامی ایران به رهبری نائب برحق امام خمینی، در مراحل اولیه اش به پیروزی رسید، دریافتیم که در اثر این انقلاب، آمریکا، شوروی و مزدوران داخلیش منافع خود را از دست دادند و آرزوی‌های که در سر می‌پروراندند به گور بردند. ناچار به توطئه‌های گوناگونی برعلیه انقلاب دست زدند و که به لطف خداوندی و به همت شما مردم حزب الله، این توطئه‌ها در نطفه خفه شد.

یکی دیگر از توطئه‌های آمریکای جنایتکار ایجاد جنگ بین ایران و عراق است که با این خیال بتواند ایران را در عرض دو و یا سه روزبگیرند و انقلاب اسلامی را نابود کنند و، اما چون همیشه خدا پشتیبان این امت بوده است به فضل خداوندی و به همت رزمندگان غیور اسلام ضربات مهلکی بر پیکر صدام و صدامیان زده می‌شود و در این میان که اکنون قسمتی از شهر‌های ایران عزیزمان تحت کنترل مزدوران کافر بعثی می‌باشد وظیفه داریم که برای دفاع از اسلام و مملکت اسلامی به جنگ با کفار بعثی رفته و مبارزه کنیم و این جانب نیز بنا به وظیفه شرعی و با الهام از رهنمود‌های امام امت – خمینی بت شکن داوطلبانه به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام می‌شوم تا با اهداء این خون ناقابل خود بتوانم قسمتی از دین خود را به اسلام و رهبری انقلاب ادا کنم.

اما شما پدرومادرعزیزم، که با زحمات شبانه روزی مرا به این سن و سال رسانده‌اید و اگرفرزند خوبی برایتان نبودم به بزرگواری خودتان ببخشید و از این که نتوانستم حق فرزندی خود را نسبت به شما ادا کنم، حلالم کنید و از شما می‌خواهم که اگر خداوند عنایتی فرموده و من در راهش شهید شدم نباید با گریه و زاری ضد انقلابی‌ها را خوشحال سازید. بلکه افتخار کنید که فرزندی تربیت نموده‌اید و آن را در راه اسلام فداکردید. زیرا که شهادت فی سبیل الله برای من سعادت و فوز عظیمی است که در انتظار آن هستم. از شما می‌خواهم که پشتیبان واقعی امام خمینی و اسلام باشید که تنها راه سعادت همه ما در اطاعت از ولایت فقیه است.

اما سخنی دارم با برادران و و خواهران حزب الهی: 

از شما به عنوان یک برادر کوچک می‌خواهم که هرگز امام را تنها نگذارید و از یاور مستضعفان و دشمن مستکبران امام خمینی که همانا ولایت فقیه زمان است کاملا پشتیبانی کنید و بدانید آنان که با ولایت فقیه مخالفند و با اسلام نیز مخالفند و پس بپا خیزید و در مساجد و تکایا منافقین، گروهک‌های ضد خلقی و شریعتمداری‌ها را افشا و رسوا کنید.

ثانیا از شما می‌خواهم، چون در این برهه زمان احتیاج به شناخت واقعی اسلام داریم پس وظیفه ماست که از روحانیت متعهد و نهاد‌های انقلابی نظیر سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی کاملا پشتیبانی نموده و وحدت اسلامی خود را با یکدیگر حفظ کنید، چون در این صورت است که دین خود را به اسلام و قرآن ادا نموده‌اید و بدانید آنانی که با سپاه و روحانیت متعهد که بازوان پر توان ولایت فقیه‌اند، مخالف هستند و بدانید که اینان از آبادی آمریکا و شوروی به حساب می‌آید و در آخر از برادران حزب الهی می‌خواهم که برایم دعا کنید تا خداوند از گناهانم بگذرد و مرا لایق شهید شدن بنماید.

برسر قبرم کلمه ناکام را ننویسید، چون من به کام خود که همانا شهادت در راه خدا بود رسیدم و حجله را برای خود سنگر و شهادت را برای خود عروس انتخاب کرده‌ام که از خداوند می‌خواهم که هر چه زودتر مرا به  سویش بخواند.

اگر جنازه من به دست شما رسید مرا در کنار قبر برادرشهیدم «اصغر آسیابی» دفن کنید و در تشیع جنازه‌ام این شعار‌ها را تکرار کنید " لا اله الا الله – الله اکبر – خمینی رهبر – هم رهبری و هم مرجعی خمینی - خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار. والسلام "

انتهای پیام/