پرواز نوجوانی ۱۵ ساله از دلیجان تا شلمچه
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، نوجوان بسیجی، شهید مهدی رجبی، در بیستم فروردین ۱۳۵۱، در شهرستان دلیجان دیده به جهان گشود. پدرش از راه فروش مصالح ساختمانی، با دسترنج حلال، نان سفره خانه را تأمین میکرد و دل به تربیت فرزندی پاک بسته بود.
دوران کودکی مهدی، با دو واقعه بزرگ در تاریخ ایران همزمان شد: پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی. آن هنگام که آژیرهای جنگ در آسمان ایران طنین انداخت، او تنها ۸ سال داشت و زمانی که در راه خدا به شهادت رسید، بیش از ۱۵ سال از عمرش نگذشته بود. اما همین عمر کوتاه، برای رسیدن به قله سعادت کافی بود.
تحصیلش تا پایه دوم راهنمایی بیشتر ادامه نیافت. با آنکه به ورزش فوتبال علاقهمند بود، درس و ورزش را کنار گذاشت و رهسپار مدرسهای بزرگتر شد؛ مدرسهای به وسعت بسیج و دانشگاهی به عمق جبههها. پس از گذراندن چند روز آموزش نظامی، به عنوان بسیجی لشکر ۱۷ علیبنابیطالب(ع)، عازم میدان نبرد شد.
مهدی، روح شهدا را در شهر درک کرده بود؛ دلبسته شهادت بود و از هیچ کوششی برای رسیدن به آن دریغ نمیکرد. هرگاه کاری برای کسی انجام میداد، بهجای مزد، از او دعا برای شهادت میخواست. باور داشت که شهادت پایان زندگی نیست، آغاز حیات جاوید و پلی برای رسیدن به خداوند است.
در جبهه، با وجود سن کم، در گشتهای شبانه شرکت میکرد و تا صبح، همراه رزمندگان بیدار میماند. انگار خستگی را نمیشناخت و جسم کوچک او، دیگر طاقت نگاهداشتن روح بزرگش را نداشت. سرانجام، در اواسط خرداد ۱۳۶۶، در شلمچه، در میعادگاه عاشقان، به آرزوی دیرینهاش رسید و شهد شیرین شهادت را نوشید.
پیکر پاک این نوجوان بسیجی، بر دوش مردم قدردان دلیجان، با شکوه و احترام تشییع شد و در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت.
متن وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
و نرید أن نمنّ علی الذین استضعفوا فیالأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثین (سوره قصص، آیه ۵)
وصیتنامه سردار رشید اسلام، شهید مهدی رجبی
با سلام بر منجی عالم بشریت، امام زمان (عج)، و نایب بر حقش، امام خمینی (ره)، و با درود بر رزمندگان اسلام و ملت شهیدپرور، بهویژه مردم شریف و ایثارگر دلیجان، سخن را آغاز میکنم.
ای مردم! همه ما امانتی هستیم نزد پدر و مادرمان و باید این امانت را روزی به صاحب اصلیاش، خداوند بزرگ، بازگردانیم. اگر زندگی چند روزه دنیا را با دعا، نیایش و کارهای صالح بگذرانیم، سرشار از خوشبختی است. اما آنان که به خوشگذرانی و بیتوجهی به آخرت بپردازند، در جهان دیگر غبطه خواهند خورد.
جبههها را فراموش نکنید، آنها را خالی نگذارید. خواهران حجاب را رعایت کنند که حجاب، تیر سهمگینی است بر قلب دشمن. و برای من، نماز شب اول قبر بخوانید.
خطاب به دوستان و همکلاسیهایم:
جبهه مدرسه را فراموش نکنید. درس بخوانید، راه شهدا را ادامه دهید، و اسلحه آنان را بر زمین نگذارید.
خطاب به خانوادهام:
پدر، مادر، خواهر و برادرانم! نگران نباشید، این عاقبت همه ماست. من تنها هدیهای بودم که نزد شما امانت بودم. به نماز جماعت و نماز جمعه اهمیت دهید که دشمنشکن است. برای من گریه نکنید. اگر کسی از من طلبی دارد، از پدرم دریافت کند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی