برش بیست و ششم
۱۷/مرداد/۱۴۰۴
۰۵:۰۵
فا
فارسی
English
العربیة
خانه
اخبار
عکس
فیلم
اسناد
کتاب
مجلات شاهد
ویژه نامه
پژوهش
استانها
موزه شهدا
جستجوی شهدا
«شهدای غریب»
تفال به وصایای شهدا
برش بیست و ششم
بُرش بیست و ششم از کتاب "چشمهایش میخندید"/ خاطرات سفر به چورزق
اکبر بروجردی همرزم شهید حمید احدی در کتاب "چشمهایش میخندید" میگوید: غروب بود که به روستای "چورزق" رسیدیم. اتاق چوبی حمید و محمود ابروش، تنها خانهای بود که چند صدمتر دورتر از خانههای کاهگلی روستا و بالای یک تپه قرار گرفته بود.
طراحی و تولید: ایران سامانه