خاطرات شهید حمید سعید پور
خا طره ای از شهیدحمید سعید پوربه نقل از بهروز آرمین فر همرزم شهید
باعرض ادب به ساحت مقدس آقاامام زمان (عج)و درود به ارواح طیبه شهدای اسلام و امام شهیدان ؛چند روز قبل از عملیات بدر در معیت شهید پورسعید و شهید شهریار کریمی نژاد با یکی ازاتوبوسهای مسیر خوزستان ا زخرم آباد عازم اهواز شدیم تا آنجا راهی منطقه عملیاتی شرق دجله شویم ،معمولا ساعت های آخر شب ازخرم آباد حرکت می کردیم و نماز صبح رادریکی از مساجد اهوازاقامه کرده ،عازم منطقه می شدیم ،آن شب به دلایل مشکلاتی که در بین راه پیش آمده ،اتوبوس با تا خیر زیاد به اهواز رسید و فرصت چندانی برای پیدا کردن مسجد و اقامه نماز نداشتیم ،من که مایوس شده بودم و فکری به ذهنم نمی رسید همین طور که پیاده در خیا بانهای شهر حرکت می کردیم به یک نانوایی رسیدیم ،شهید پور سعید به طرف نا نوایی رفته مشغول صحبت با صاحب نا نوایی شده ما با تعجب به او نگاه می کردیم که ایشان راجع به چه مو ضوعی صحبت می کند ،پس از چند لحظه مردنانوا مارا به داخل نانوایی تعارف کرد .شهید بلا فاصله آستینها رابالا زد وبه قصد وضو به طرف شیر آب رفت،پرسیدم چه کارمی کنید ،گفت :شما نمی خواهید نماز بخوانید ؟ گفتیم :کجا ؟گفت که همین جانمی دانم چه طور شده ازیک نگاه به ازدحام مشتریان نانوائی و از طرف دیگر انجام یک فریضه مهم ...به هرحال ما هم وضو گرفتیم و در همان فضای کوچک در مقابل صف مشتریان ،شاید خالصانه ترین و زیبا ترین نمازعمر مان را اقامه کردیم آری این بهترین درسی که شهید پور سعید آموختیم .
منبع:سیستم اطلاعاتی معاونت فرهنگی بنیاد شهید استان لرستان
درود و سلام خداوند بر مردان بی ادعا
سرباز کربلا همنشین با اربابمان امام حسین باشی