خاطرات چند سطری شهدا
خاطرات شهدای لرستان
حق الناس
نوید شاهد لرستان:هنگامی که در حال برداشت محصول بودیم متوجه شد از زمین مجاور که محصول جو داشت چند خوشه خم شد و به زمین ما افتاده بود،گفت بابا:مبادا آن چند خوشه را درو کنی و با محصول ما مخلوط شود،حق الناس است
پاسدار شهید امین امانی
راوی:پدر شهید-خرم آباد
پول خرجی
یک روز سید محمدبه منزل ما آمده بود،بین من و همسرم سر مخارج منزل مشاجره ایی پیش آمده بود که سید متوجه شد.در هر صورت سید با توقفی کوتاه رفت وقتی برگشتم به اتاق بدون اینکه چیزی به ما بگوید مقداری پول روی طاقچه اتاق گذاشته بود...
شهید سید محمد موسوی
راوی:دوست شهیدشهید-خرم آباد
کمک به فقرا
یک روز سید محمداز کوچه رد می شدیم که یک زن فقیری از کنار ماگذشت.سید متوجه شد و به من گفت:چقدر پول همراهت می باشد؟پولهایمان را روی هم گذاشتیم و سید آنها را به آن خانم فقیر داد...
شهید محمد موسوی
راوی:دوست شهید-خرم آباد
منبع:سیستم اطلاعاتی معاونت فرهنگی بنیاد شهید لرستان و کتاب خاطرات چند سطری شهدا حجت الاسلام تیموری