پسرم در وداع آخر می دانست که برگشتی در کار نیست
به گزارش نوید شاهد لرستان، شاید تاریخ طنین آخرین جملات او را هرگز از یاد نمیبرد، آن هنگام که در بحبوحه آتشباران کنسولگری ایران در مزار شریف، برای انتشار خبر سقوط شهر در واژههای کلامش در حیرت مانده که میگوید: «هفدهم مردادماه سال77؛ اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند. خبر فوری: مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عدهای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده میشوند، به من بگویید که چه وظیفهای...» ناگهان ارتباط تلفنی قطع میشود.
آخرین پیام و مکالمه شهید محمود صارمی با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) نشان از همت و تعهد والای این شهید گرانقدر در انتشار اخبار و اکمال وظیفه خود دارد.
"والیه معظمی" مادر 9 فرزند است که خودش از محمود بهعنوان "پسر کوچیکه" یاد میکند و از وابستگیهای مادری و پسری میگوید.
از وابستگی که به شهید صارمی داشتید برایمان بگویید؟
مادر شهید: محمود در بین همه فرزندانم خاص بود اخلاق و رفتارش باهمه متفاوت بود، علاوه بر اینکه مهربان و دلسوزی بسیارمودب و صبور بود.
محمود از دوران کودکی بسیار ساده و مظلوم بود هرگز به دنبال تجملات و مطرح کردن خود در میان دیگران نبود هنگامیکه در دانشگاه تهران پذیرفته شد کمتر کسی از فامیل و اقوام متوجه شدند که دانشگاه قبولشده است.
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی و اخذ مدرک کارشناسی ارشد و اشتغال به کار در خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز به دلیل اینکه اهل بزرگنمایی، خودنمایی و مطرح کردن خود نبود کسی از کار او چیزی نمیدانست.
بارزترین ویژگی اخلاقی فرزندتان چه بود؟
مادر شهید: همیشه دوست داشت بهجای اینکه باری بر دوش دیگران بگذارد باری از دوش آنها بردارد، همواره سرش به کار وزندگیاش گرم بود و از فخرفروشی به دیگران متنفر، بهجرئت میتوانم بگویم زمانی که شهید شد اغلب اقوام و آشنایان تازه متوجه شدند که محمود خبرنگار بوده است.
از دوران تحصیل فرزندتان و تلاشهای او درراه رسیده به اهدافش بگویید؟
مادر شهید: محمود از پشتکار فراوانی برخوردار بود در بحبوحه بمباران هوایی شهرستان بروجرد توسط رژیم بعث عراق در دهه 60، محمود خود را برای کنکور سراسری آماده میکرد، در آن روزها همه بچهها به بهانه جنگ، درس و تحصیل را رها کرده بودند اما محمود بهصورت مرتب و با برنامهریزی درس میخواند او حاضر نبود حتی در آن شرایط سخت هم وقت خود را بیهوده تلف کند.
محمود در کار و حرفه خود بسیار ثابتقدم بود و از هیچ تلاش و کوششی در این راه فروگذار نبود، اوایل آغاز به کارش در خبرگزاری، در سرویس شبکار میکرد و ساعت دونیمه شب از سرکار به خانه میآمد و آن هنگام تازه شروع به درس خواندن میکرد و فردا صبح نیز در یک شرکت مهندسی مشغول به فعالیت بود.
پشتکار فرزندتان در عرصه خبرنگاری را چگونه توصیف میکنید؟
مادر شهید: در عرصه خبر پشتکار و تلاش محمود در افغانستان مثالزدنی بود همهکسانی که او را میشناختند از صداقت در رفتار، مهربانی و دلسوز بودن او تعریف میکردند، محمود در کارش بسیار رازدار بود و هرگز خودش را نیازمند تعریف و تمجید از سوی کسی نمیدانست.
محمود در وداع آخر گویا میدانست که برگشتی در کار نیست، مرا در آغوش کشید و گفت: مادر حلالم کن
از آخر وداع با فرزند دلبندتان چه خاطرهای دارید؟
مادر شهید: محمود در وداع آخر گویا میدانست که برگشتی در کار نیست مرا در آغوش کشید و گفت مادر حلالم کن، اما محمود جز خوبی و محبت کاری نکرده بود که نیاز به حلالیت داشته باشد او هرگز با من و پدر مرحومش بهتندی حرف نمیزد، هرگز کوچکترین بیاحترامی به ما نکرد و همیشه با صدای آرام توأم با تواضع و فروتنی با ما رفتار میکرد.
بارها در خانه راه میرفت و من و پدرش را در آغوش میکشید و صمیمانه میبوسید، با ما شوخی میکرد و ما را وادار میکرد که بخندیم و غصه نخوریم.
یادآور می گردد: مادر شهید محمود صارمی در تاریخ چهارم فروردین 1400 آسمانی شد و به دیدار فرزند شهیدش رفت.
منبع:مشرق نیوز
انتهای پیام/