خاطره محمدحسن ظهراب بیگی از شهید «جلال ابراهیمی»؛
دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۵۲
تدبیر شهید «جلال ابراهیمی» در مهار سیل در منطقه زبیدات و کشاندن آن به سمت مقر بعثی‌ها مانع از غرق شدن عده زیادی از رزمندگان گردان ثارالله شد.

به گزارش نوید شاهد لرستان، محمدحسن ظهراب بیگی از رزمندگان گردان ثارالله خاطرات خود با شهید والامقام "جلال ابراهیمی" را اینگونه بیان می کند:

آشنایی من با شهید جلال ابراهیمی به سال ۶۳ و ۶۴ در منطقه پدافندی زبیدات عراق برمی‌گردد. در آن زمان من در گردان ثارالله خدمت می کردم. نیروهای این گردان معمولاً از رزمندگان شهرستانهای بروجرد، دورود، ازنا و الیگودرز تشکیل می شد و برای رفع کمبود نیرویی از سایر شهرستانهای استان نیز برای تکمیل سقف سازمان نیرویی کمک گرفته می شد. من نیز که از شهرستان خرم آباد اعزام شده بودم بنا به تدبیر فرماندهان وقت تیپ، می بایست در این گردان خدمت نمایم.

هنوز چند ماهی از خدمتم نگذشته بود که واقعه سیل زبیدات اتفاق افتاد و من آن زمان در گروهان شهید باهنر خدمت می کردم و شهید جلال ابراهیمی در گروهان شهید مطهری معاون گروهان بود. این دو گروهان از واقعه سیل بیشترین صدمه را دیده بودند. زمانی که شهید سید حشمت موسوی برای نجات نیروهای آخرین سنگر اجتماعی گروهان شهید مطهری که در ابتدای گروهان شهید باهنر قرارداشت، اقدام می کرد شاهد بودم که آن شهدای والامقام چگونه از جانشان برای نجات دیگران مایه می گذارند، تا رسالت واقعی خود را به منصه ظهور برسانند.

تدبیر شهید «جلال ابراهیمی» مانع از شهادت تعداد زیادی از رزمندگان شد

خاکریزهای خطوط پدافندی ما به گونه‌ای در مقابل خطوط پدافندی عراق آرایش گرفته بود که سیل ویرانگر زبیدات جایی برای رهایی از پشت خاکریزها نداشت. تنها فکر رزمندگان در آن زمان رها کردن سیل از پشت خاکریزها بود، تا سنگرهای کمتری در معرض سیل قرار گیرند. به همین خاطر شهید جلال ابراهیمی سریعاً تیمی از نیروهای گروهان خود را برای انفجار کانالهای مسدود شده در زیر خاکریزها تشکیل داده بود تا آنها را یکی پس از دیگری باز کنند. زمانی که به سنگر اجتماعی غرق شده رسیدند، شاهد بودم چگونه خود را به خطر انداختند تا کانال مسدود شده را منفجر و آب پشت خاکریز را به سمت عراق هدایت کنند. ممکنه بعد از گذشت حدود سی سال از این ماجرا بگوییم که این کار چندان سختی نیست، اما در عمل چنین نبود. عملیات انفجار کانالها در آن شرایط بارندگی شدید که به سیل عظیمی تبدیل شده بود و هر لحظه ممکن بود نیروهای بدون دفاع را به کام خود بکشاند و اکثر نیروها برای نجات خود به نقاط مرتفع پناه برده تا از مهکله برهند؛ آن عزیزان با رخت و لباسهای گل آلود و خیسی که در سرمای شدید آن موقع بر منطقه مستولی شده بود اقدام به عملیات جسورانه ای کردند که خدا را شکر هیچ تلفات نیرویی در پی نداشت.

من در اینجا قصد دارم فقط خاطره باز کردن یکی از دهها کانال مسدود شده ای را بازگو کنم که به دست شهید جلال ابراهیمی و تیم همراهش انجام شده بود.

ارتفاع خاکریزهای ما بعضاً از چهار متر تا شش و تا برخی موارد تا ده متر گسترده شده بود. این خاکریزها که در امتداد جاده تلمبه خانه زبیدات به شرهانی کشیده شده بود، موجب شد کانالهای آب منطقه را کلاً مسدود سازد و گاهاً چنان در زیر خاکریزها محو شونده که هیچ آثار و نشانی از آنها برای باز کردن مشاهده نشود. به همین خاطر زمانی که سیل به پشت خاکریزها  هجوم آورده و خیلی از سنگرها رو برای فرو رفتن به زیر آب تهدید می کرد، نیروها می بایست در آن هوای بسیار سرد و سوزناک و خیس، شناسایی محل کانالها رو با فرورفتن در آن آب گل آلود بسیار خطرناک انجام می داده و پس از شناسایی و موادگذاری کانالها اقدام به انفجار آنها بنمایند. از این‌رو سرعت باران و حمله سیل آسای آب گل آلود که حاوی حجم وسیعی از املاح خطرناک منطقه پدافندی بود، بر وحشت ما افزوده بود و شناسایی کانالها رو بیش‌ازپیش سخت‌تر می کرد.

تیم نجات شهید جلال ابراهیمی که پس از باز کردن دهها کانال آب خودشان را به اینجا رسونده بودند، دیگر رمقی برای بازکردن آخرین کانال گروهان خود نداشتند و احساس می شد تلاش این عزیزان به نتیجه نرسد. اما غافل از این که خداوند بزرگ ارداه بشری را فوق تمام اراده های طبیعی قرار داده و همه چیز را مقهور اراده رزمندگان مؤمن قرار داده است. پس از حدود پانزده دقیقه تلاش بی نظیر، برادران توانستند مقداری گلوله آرپی چی و نارنجک را به زیر آب برده و در مسیر کانال مسدود شده قرار دهند و با پرتاپ نارنجک به سمت آن، کانال را منفجر و آب را به سمت عراقی ها باز کنند و خداروشکر مانع غرق شدن سایر سنگرهای اجتماعی گروهان بشوند.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده