خاطره شهید «سیدمصطفی میرشاکی» به نقل از همرزمش؛
دوشنبه, ۰۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۵
همرزم شهید «سیدمصطفی میرشاکی» می‌گوید: در جبهه هر برادری كه آقا مصطفي احساس ميكرد كمي ناراحتي خانوادگي دارد سيد به آن زياد نزديك مي شد و با آن شوخي ميكرد كه كمتر ناراحت بشود.

به گزارش نوید شاهد لرستان، فرمانده شهید سیدمصطفی میرشاکی در سی‌ام اردیبهشت ماه 1365 در منطقه عملیات حاج عمران به فیض شهادت نائل گردید.

یکی از همرزمان شهید در بیان خاطرات شهید اینگونه می گوید:

بعنوان رزمنده‌اي كوچك در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل افتخار همرزمي با شهید سید مصطفی را داشتم، از جمله خصايص والايي كه در اين سيد بزرگوار وجود داشت، تشويق برادران به حفاظت از انقلاب اسلامي كه خونبهاي هزاران شهيد مي باشد بود.

تشويق برادران به ترس از خدا-تولي و تبري و نيز نمازهاي جماعت و جمعه و دعاهاي توسل و كميل و ندبه از دیگر خصلت‌های شهید میرشاکی بود.

همرزم شهید افزود: در سال 1364 با ايشان در جبهه زبيدات بودم سید مصطفي فرمانده گردان هميشه پيروز ابوذر از لشگر 57 حضرت ابوالفضل بود.

شهیدی که به احوالات همرزمانش رسیدگی می کرد

سیدمصطفي در خط مقدم منطقه عملياتي در گردان سنگري بزرگ ساخته بود، بعنوان مسجد جهت اداي فريضه نماز جماعت و بعد از پايان نماز سيد مصطفي با حالت خاص و بسيار ساده در رابطه با امور گردان با برادران مشورت مي کرد.

شبها به تمامي سنگرهاي خط مقدم گردان و همچنين سنگرهاي كمين سركشي ميكرد و اين مطلب را مي گفت:دلاور خسته نباشيد. سیدمصطفی شبها به سنگر خواب برادران سركشي ميكرد و حتي پتو روي رزمندگان مي انداخت.

در موقع تهاجم دشمن بعثي صهيونيستي سيد بزرگوار خود و برادر شهيدش سيد جواد ميرشاكي هميشه به نقطه اي خود را ميرساند كه سخت ترين نقطه ها بود و باصطلاح با آن آتش سنگين آقا مصطفي نه تنها به عنوان فرمانده بلكه مانند برادري عزيز و قهرمان و مثل شمعي دور وجود رزمندگان اسلام چرخ مي خورد و به آنها كمك مي كرد.

اكثر روزهاي پنج شنبه كه آقا مصطفي با سيدجواد به شهرستانهاي انديمشك و دزفول جهت سركشي و يا تلفن عزيمت مي کرد در موقع برگشتن آقا مصطفي از انديمشك مقداري وسايل آش رشته مي خريد ند و به منطق عملياتي مي آمد.

شب جمعه دعاي پرروح و با عظمت كميل را با رزمندگان مي خواندند و صبح روز جمعه بعد از نماز صبح و دعاي ندبه ايشان و برادر شهيدش به همراه شهيد حشمت اله قلي شروع به پختن آش رشته جهت صبحانه رزمندگان مي نمودند و باعث تنوع حتي در جبهه و خط مقدم براي برادران بود.

در جبهه هر برادري كه آقا مصطفي احساس ميكرد كمي ناراحتي خانوادگي دارد سيد به آن زياد نزديك مي شد و با آن شوخي ميكرد كه كمتر ناراحت بشود.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده