خاطرات شهید «حسین رضایی» به نقل از همرزم شهید؛
يکشنبه, ۱۳ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۱۵
همرزم شهید «حسین رضایی» می گوید: شهید رضایی در منطقه ماووت عراق و در همگام خواندن قرآن با اصابت گلوله به گلویش به شهادت رسید.

به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید حسین رضایی در سال 1332 در روستای افرینه از توابع شهرستان پلدختر دیده به جهان گشود و در تاریخ بیست و هفتم خرداد 1367 در ماووت عراق به شهادت رسید.

در کردستان که بودیم به علت کوهستانی بودن منطقه برف و سرمای شدیدی حاکم بود. در آن منطقه به خاطر زمستان چندین متر برف روی زمین نشسته بود ما داخل سنگر هم احساس سرما میکردیم چون زمین هم از شدت سرما یخ زده بود. شهید رضایی به نماز اول وقت مقید بود، ناگهان دیدم یک قابلمه برداشت و به بیرون سنگر رفت. به او گفتم: حسین کجا می روی؟ گفت: میروم یخ بیاورم. گفتم الان هیچ کس توان بیرون رفتن ندارد تو چطور میخواهی بیرون بروی؟ گفت: هر چیزی اول وقتش خوب است.

ئد

او یخ ها را شکست و داخل قابلمه ریخت و گذاشت آب شوند. بعد با آب آن وضو گرفت و نمازش را اول وقت خواند. شب وقتی میخواستیم بیرون برویم در تاریکی هوا یک روشنایی خاصی اطراف حسین حس کردم و نگرانش شدم که نکند دوست به این خوبی شهید شود.

روز بعد نزدیک ظهر بود که حسین گفت: برویم غسل کنیم! گفتم: برای چه غسل کنیم؟ گفت: غسل شهادت و همزمان ساعتی را که قبلاً به من هدیه داده بود و مدت ها در دستم بود از من پس گرفت! گفتم: آدم هدیه ای که داده را پس نمیگیرد. اما او گفت: روزی میاید که جنازه من قابل شناسایی نیست و فقط از روی این ساعت مرا شناسایی می کنی.

او گفت: برو و احوال همسرم را بپرس، فرزندی برای من به دنیا خواهد آمد که پسر است. باخبر شو که همسرم سالم هست یا نه. بعد از آن من به مرخصی آمدم و شنیدم 12 ساعت بعد پاسدار حسین رضایی در ماووت عراق در هنگام قرآن خواندن گلوله به گلویش اصابت می کند و به شهادت می رسد.

آن منطقه به خاطر خمپاره های زیادی که دشمن بعثی زده بود مانند زمین کشاورزی شخم زده بود و خمپاره ای هم به پیکر شهید رضایی اصابت کرده بود که پیکر وی قابل شناسایی نبود. اینجا هم پیشگویی شهید در خصوص پیکرش بعد از شهادت درست از آب درآمد.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده