قدرت در بین دوستان به شهید زنده معروف بود
به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید قدرت الله عبدیان نخستین شهید مدافع حرم شهرستان کوهدشت است که در سی ام فروردین ماه سال 1357 دیده به جهان گشود و در چهاردهم خرداد ۹۵ در درگیری با تروریستهای تکفیری در حلب سوریه به شهادت رسید.
در ادامه خاطراتی از این شهید والامقام به نقل از همرزم شهید را می خوانید:
شهید عبدیان از معدود افرادی بود که تخصص ضد زره را داشت
بهترین تخصص برای مقابله با تانکهای دشمن که با پشتیبانی هواپیماهای بدون سرنشین و جاسوسی بنام Mk حمایت می شدند،داشتن تخصص ضد زره بود،واین بهترین فرصت بود برای شهید قدرت که در این عرصه خدمات ارزنده ای را ارائه دهد. شهید قدرت جزء معدود نفراتی بود که در این زمینه متخصصی بود به تمام معنی. وقتی فرمایشات مقام معظم رهبری را بعداز شهادت سردار حاج حسن تهرانی مقدم در ذهنم مرور میکنم(عارفی وارسته،پارسایی بی ادعا،مجاهدی خستگی ناپذیر و نستوه و……)، چقدر این تعریفها هم برازنده شهید عبدیان بود،و نشان از این دارد که همه ی مردان خدا چقدر بهم شبیه اند. برای مقابله با تانکهای میرکاوا که بروزترین تانک دنیا بود و براساس ادعای سازنده گان آن،هیچ نقطه ضعفی نداشت،باید بیش از هر عملی تا سرحد ممکن به آنها نزدیک شد،در حالیکه هر تانک با دو دسته نیروی پیاده همراهی میشد،که تانک را پشتیبانی میکردند. و اینجا بود که تعهد و تخصص و شجاعت این دلاور مرد و شیعه امیرالمومنین (ع) باعث شده بود جزو معدود نفرانی باشد که در لبه جلویی منطقه نبرد،با تانکهای اسراییلی دست و پنجه نرم کند.
بعضی وقتها آنقدر حجم آتش دشمن زیاد بود،که این رزمنده ها مجبور بودند برای شکار یک تانک ساعتها و بلکه چندشبانه روز در یک سنگر زیر زمینی موضع بگیرند تا از آتش هلیکوپترهای آپاچی که خیلی هم بی صدا روی سرشان حاضر می شدند،در امان باشند. گاهی وقتها روزها و شبها می شد که از حال و روز بچه ها بی خبر بودیم،جنگ طوری پیش میرفت که رزمنده ها باید میتوانستند با کمترین آذوقه ،ارتباط و حتی حرکت و جابجایی چند روز دریک موضع کمین کنند. اوضاع جنگ خیلی سخت شده بود،مخصوصا حضور هلی کوپترهای آپاچی این عرصه را سخت تر هم کرده بود.
اوج حملات دشمن تا بن دندان مسلح،روزهای ۲۳ به بعد جنگ بود. دشمن باتمام امکانات وارد شده بود تا بتواند خط دفاعی حزب الله را بشکند که با عنایت خاصه اهل بیت (علیهم السلام) این امر محقق نشد.
از آنجایی که نباید حضور معدود رزمنده های ایرانی،که بیشتر در کار فرماندهی و مستشاری بودند،لو میرفت،هیچگونه مدرک هویتی همراه نداشتیم و قرار بود تا میتوانیم مقاومت کنیم ودر صورت اسیر شدن،دست به عملیات استشهادی بزنیم تا تبعاتی برای کشور نداشته باشد. دشمن اهریمنی هم از حضور رزمنده های ایرانی باخبر بود،ولی توان اثبات نداشت که در عرصه بین الملل بتواند برعلیه ایران در سازمان ملل قطعنامه ای تصویب کند،از اینرو تمام تلاش خود را برای گرفتن اسیر و حتی پیکر ایرانیان انجام می داد که بحمدلله هیچوقت موفق نشد.
در بین دوستان قدرت به شهید زنده معروف بود
بعد از حدود بیست روز،خبر مسرت بخشی به محل کار مخابره شد و آن خبر این بود: که برادرانمان هردو زنده و سرحال هستند و آن چند روز رو بعلت فشار جنگ و نزدیکی با دشمن در اختفا و استتار بوده اند و با شرایط فوق العاده سختی توانسته اند جان خود را حفظ کنند.
این بهترین خبر ممکن برایمان بود پس از مراجعت؛، از آن به بعد در بین همکاران،قدرت به شهید زنده معروف شد. ویژگیهای خاص و منحصر بفرد شهید باعث شده بود که هر کس با این شهید عزیز،مراوده داشت،بتواند عطر شهادت را از وجود مبارکش استشمام کند.
همه همکاران و همسایگان شهید،به منش شهیدگونه ایشان،اذعان داشته و او را شهید زنده می نامیدند. در دیداری که سردار کشکولی، فرماندهی محترم سپاه استان از خانواده شهیدان قبادپور داشتند و با شهید عبدیان که داماد خانواده بود، هم کلام میشوند، از منش ایشان به وجد آمدند و اینگونه بیان میکنند: از وجود این برادر(قدرت) میشود بوی شهیدان را استشمام کرد، چقدر چهره ای نورانی دارند و انسان را به یاد جبهه و جنگ می اندازند، چقدر ایشان شبیه شهداست و براستی که،قدرت شهید زنده بود و هست و چه برازنده ی قامتش بود شهادت؛ شهید زنده بالاخره در نیمه خرداد به آرزویش رسید.
انتهای پیام/