وصیتنامه شهید «عیدی استویی»؛
چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۲۲
شهید «عیدی استویی» در وصیت‌نامه خود نوشته است: چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین برداشته شود و به سوی دشمن نشانه رود و چه زیباست لحظه‌ای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت می‌گیریم.

به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید عیدی استویی سال ۱۳۴۲ در شهرستان پلدختر به‌دنیا آمد، پدرش رضا و مادرش شاه­پری نام داشت، وی تا پایان دوره متوسطه درس خواند و مدتی شهردار شهرستان الشتر شد.

عیدی استویی سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و ثمره این ازدواج سه فرزند پسر بود. وی در دوران جنگ تحمیلی همانند سایر دلیر مردان ایران اسلامی تحمل تجاوز دشمن بعثی به خاک میهن‌مان را نداشت و برای دفاع از ارزش‌ها و تمامیت ارضی کشور به میادین نبرد حق علیه باطل شتافت.

وی در بیست و سوم دی‌ماه سال ۱۳۶۵ در بمباران هوایی خرم‌آباد بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و همسرش صغرا حسن‌وند نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.

چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین برداشته شود و به سوی دشمن نشانه رود

فرازی از وصیت‌نامه شهید «عیدی استویی» که در تاریخ پانزدهم اردیبهشت 1362 در کشور لبنان نوشته است:

چه زیباست لحظه‌ای که تفنگ از زمین برداشته شود و به سوی دشمن نشانه رود و چه زیباست لحظه‌ای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت می‌گیریم.

هرکس فرزند امام حسین (ع) و فدایی امام باشد، باکی از دشمن و مهاجرت از کشور خویش و دوری از زن و بچه، قوم و خویش و فامیل را ندارد و به زندگی مادی دل نمی‌بندد، ما با دست خالی گلوی دشمنان زبون اسلام عزیز را خواهیم فشرد و آن‌ها را خفه خواهیم کرد.

آیا اگر از شما بخواهند که از انقلاب اسلامی به رهبری امام بزرگوار دفاع کنید، انصافاً هر چند جان‌تان در خطر باشد، جواب مثبت نمی‌دهید؟

آرزویم این بود که هرچه بتوانیم اطلاعات کسب کنیم و آماده باشیم تا تفنگ‌هایی که بر زمین می‌افتد را برداریم و راه شهیدان را ادامه بدهیم تا کاخ‌های سفید و کرملین بر سر مفسدین روی زمین خراب شوند.

هیچ انسانی نیست که در این دنیا برای همیشه زنده بماند، پس چه بهتر که انسان در راه هدف گامی بردارد و حتی جان خویش را نثار کند.

شکر خداوند یکتا که این فرصت الهی را نصیب ما کرد تا بار‌ها شعار «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ‌بر آمریکا»، «مرگ‌بر شوروی» و «مرگ بر فرانسه» و دیگر جنایت‌کاران عصر را سر دهیم.

امروز در سرزمین مظلوم لبنان در کنار شیعیان، دفاع از آن‌ها را به مرحله عمل درآوردیم و خوشحالم که در چنین جایی هستم جایی که امام موسی صدر‌ها و شهید چمران‌ها درد‌های آن را احساس و لمس کرده بودند، چه جنایت‌هایی که بر این ملت محروم نشده است و چه ارزش انسانی که از آن‌ها گرفته نشده است.

اگر در همین مدت کوتاهی که سعادت یاریم کرد توانستم لبنان را از نزدیک لمس کنم، به خدا قسم، به حضرت زینب کبری (س) قسم و به قلب سوراخ سوراخ شده شهیدان قسم که تا آخرین لحظه زندگیم خواهم جنگید و یک لحظه مجال خواب خوش را به دشمن زبون و شیطان‌صفت نخواهم داد.

و اما شما همسر گرامی! ای کسی‌که انصافاً در زندگی من نقش بسیار مهم و مؤثری داشته‌ای و کسی بودی که در دوران کوتاه زندگی‌مان با هم چه رنج‌ها و چه شفقت‌هایی که به‌خاطر من تحمل نکردی، ولی من هیچ‌گاه نتوانستم حق همسری را که برگردنم بود ادا کنم.

امیدوارم در مرگ حقیر متأسف و متأثر نباشید، بلکه به این واقعه افتخار و صبر کنید و خدا به صبرکنندگان خودش بشارت داده است. مواظب فرزندان عزیز و دلبندم باشید که همان‌طور که بار‌ها راجع به آن‌ها صحبت کردیم کسی را ندارند و بنده به عنوان پدری لایق و شایسته نتوانستم در حق‌شان خوبی کنم، ولی این را بدان که فرزندانم را خیلی دوست دارم، ولی نه به اندازه اسلام، امام و انقلابم.

امیدوارم فرزندانم را تربیت اسلامی صحیح بنمایی، مدرسه بروند و گوش به فرمان امام باشند، برای فرزندانم پدر باش و چنان جبران کنید که بی‌پدری را احساس نکنند و بگو که پدرتان زنده است و در کنار بی بی زینب (س) زیارت می‌کند.

به هر حال در مدت کوتاه زندگی‌مان با هم اگر کوچکترین آزار یا اذیتی از جانب من به شما رسیده است حلالیت می‌طلبم. همسر مهربانم در حق مادرم نیکی کن و استدعا دارم در پیش فاطمه زهرا (س) و زینب کبری (س) رو سفید باشید و از تمام کسانی که وصیت مرا رویت و یا می‌شنوند طلب عفو و بخشش و التماس دعا دارم.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده