وصیتنامه شهید «سید نظام الدین حیات الغیبی»
شنبه, ۳۱ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۲۸
شهید «سیدنظام الدین حیات العیبی» در وصیتنامه خود نوشته است: «مولاجان! دوست دارم در رهت، در رسیدن به لقایت نه یکبار، بلکه صدها بار این جسم بی‌ارزشم را، گلوله‌های سرخ و آتشین و ترکشهای توپ و خمپاره دشمنانت بدرند.»

گزارش نوید شاهد لرستان، شهید «سيدنظام الدين حيات الغيب» يكم بهمن‌ماه 1348، در روستای چگنی از توابع شهرستان خرم آباد به دنيا آمد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. يكم بهمن‌ماه 1366، در ماووت عراق بر اثر اصابت تركش به شكم و سينه، شهيد شد. مزارش در بهشت رضای شهرستان زادگاهش واقع است.

خداوندا! تو شاهد باش هدف ما از جنگ اعتلای نام تو و سرنگونی ستمگران است

وصیتنامه شهید سید نظام الدین حیات الغیبی

(ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون)

مپندارید که شهیدان راه خدا مرده‌اند بلکه زنده اند وارد حیات ابدی شدند و در نزد خدا روزی دارند.

با درود فراوان به نائب امام زمان، خمینی بت شکن، این امید انقلاب، این قلب تپنده امت اسلامی و با درود به روان مطهر شهیدان به خون خفته راه حسین (ع) و به امید پیروزی رزمندگان اسلام و به امید روزی‌ که پرچم توحید در سراسر کشور به اهتزاز درآورده شود.

خداوندا تو شاهد هستی که هدف ما در این جنگ اعتلای کلمه الله و سرنگونی تمام ستمگران و جناتیکاران و زورمداران و صدامیان است. این خونهای شهیدان بخاطر این ریخته میشود تا زمینه حکومت عدل اسلامی به دست توانای حجت خدا، امام زمان (عج)آماده گردد. با ظهور حضرتش جهان و جهانیان باشند. اینک این واقعه را همچون روز روشن می‌بینم که به گفته امام امت می فرماید: صدام رفتنی است ،جوانهای ما با دینی محکم و استوار و پایدار و با نیتی خالص به جبهه ها می‌آیند و جان خود را در راه حق از دست داده و شهید می شوند. بدانید در هر جایی باشید کاسه عمر شما لبریز میشود. بیدار باشید ک حتی تا آخرین لحظه عمر شیطان ما را رها نمی کند و حتی ممکن است که شما فردی با ایمان و با خدا باشید که با لبی تشنه و سری از تن جدا، جان خود را در راه اسلام داده و به یاد طفل سقط شده حضرت فاطمه زهرا (س)و به یاد فرق شکافته مولا علی (علیه السلام)اشک بریزید و نیز شکر خدای را به جا آورید، که این امانت الهی را اینگونه تربیت کردیدو تقدیم او نمودید. الها تو را شکر میگویم که مرا به جایگاه عاشقان و تشنگان دیدارت و شهادت

در راهت رهنمون کردی. پروردگارا، مولاجان! دوست دارم تو را و می‌ستایم که راه شهادت را بر من گشودی. مولاجان! دوست دارم در رهت، در رسیدن به لقایت نه یکبار، بلکه صدها بار این جسم بی ارزشم را، گلوله‌های سرخ و آتشین و ترکشهای توپ و خمپاره دشمنانت بدرند و پاره پاره کنند، تا وجود خاکی‌ام را نابود سازند و عاشقانه بسوزم و به تو بپیوندم. ای امت حزب الله برایم دعا کنید و از خدا بخواهید که قربانی شدن در رهش را و هدیه این خون بی ارزش را در راه اسلام و قرآن از این حقیر بپذیرد و به لطف کرمش قبول بفرماید. و اگر جنازه ام بدستتان رسید ، مرا نخست به منزل پدرم ببرید و در آنجا قدری مصیبت حضرت علی اکبر حسین (علیه السلام)خوانده شود تا بیاد واقعه جانسوز کربلای حسین (علیه السلام)بیفتد و اشک بریزید، باشد که مورد شفاعت آن بزرگوار واقع شویم انشاءا... از شما امت شهیدپرور میخواهم که با دلی شکسته دعا کنید و از خداوند بخواهید که فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی را معجل فرماید و هرچه زودتر آتش جنگ را به نفع ایران اسلامی و مسلمین جهان به پایان برساند. والسلام. در آخر دعا بجان امام بزرگوار...
انتهای پیام/
 
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده