شهید «مهدی نقوی» به روایت پدر؛
شنبه, ۰۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۲۴
پدر شهید «مهدی نقوی» می گوید: دوست مهدی برای ما تعریف کرد که قبل از عازم شدن به محل خدمت، داخل محوطه و در هوای سرد، مهدی شروع به شستن دست و صورتش کرده بود و در واکنش به صحبت‌های او که در این سرما چرا دست و صورت خود را می‌شویی، با لبخند جواب داده بود که شاید شهید شویم، حداقل پاک باشیم.

به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید «مهدی نقوی» از نیروهای پدافند هوایی ارتش، روز پنجم آبان ماه سال جاری در حمله رژیم صهیونیستی به خاک ایران و در دفاع از حریم وطن به فیض شهادت نائل گردید.

در ادامه روایتی از پدر شهید را می خوانید:

همه می‌دانند که مهدی فرزند نمونه‌ای برای من و دوست‌نمونه‌ای برای تمام دوستانش است. نزدیک به دو سال بود که ازدواج کرده بود و ساکن تهران بود که به محل کارش نزدیک‌تر باشد، اما به‌تازگی تصمیم گرفته بود بروجرد ساکن شود که اصرار و مخالفت من هم نتوانست جلوی این موضوع را بگیرد، هفته پیش باهم اسباب زندگی‌شان را به بروجرد منتقل کردیم و بسیار از این موضوع خوشحال بود که به خانواده‌ها نزدیک شده و بیشتر همدیگر را می‌بینیم غافل از اینکه این آغاز، آخرین دیدار ما در این دنیا است.

از کودکی بچه باهوشی بود، تا دیپلم با معدل بالا قبول شد، چون خودم ارتشی بازنشسته بودم، او نیز به ارتش علاقه‌مند بود و بی‌درنگ بعد دیپلم وارد ارتش شد تا در ارتش خدمت کند و به درخواست خودش در پدافند خدمت می‌کرد.

بسیار صبور و بااخلاق بود، رابطه خوبی چه با اعضای خانواده و چه با دوستان داشت، همه او را به خوب‌بودنش می‌شناختند، لیاقتش شهادت بود، چراکه خدا خوب‌ها را گلچین می‌کند، مهدی در اخلاق، رفتار، کردار و گفتار در جایگاه یک فرزند بسیار متین بود، حتی اگر تنبیه انضباطی هم می‌کردم، چیزی نمی‌گفت، حتی فامیل، دوست و خانواده، نیز جز متانت چیزی از او ندیده بودند.

شاید شهید شدم، باید پاک باشم

دوستش برای ما تعریف کرد که قبل از عازم شدن به محل خدمت، داخل محوطه و در هوای سرد، مهدی شروع به شستن دست و صورتش کرده بود و در واکنش به صحبت‌های او که در این سرما چرا دست و صورت خود را می‌شویی، با لبخند جواب داده بود که شاید شهید شویم، حداقل پاک باشیم.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده