وصیت‌نامه شهید «کرمخدا دریکوند»
شنبه, ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۶
شهید «کرمخدا دریکوند» در فرازی از وصیت‌نامه خود نوشته است: می‌خواهم پسرم هر روز بی‌تاب روزی باشد که آنقدر بزرگ شود تا برخیزد و قدم در راهی بگذارد که منتهای آن پدرش با لبخندی غرورآفرین چشم انتظار دیدار حماسی اوست.

به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید «کرمخدا دریکوند» خرداد 1348، در شهرستان خرم آباد به دنيا آمد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. پنجم مرداد 1367، در اسلام آبادغرب توسط نيروهای سازمان مجاهدين خلق (منافقين) بر اثر اصابت گلوله به سينه، شهيد شد. پيكر وی را در روستای بدرآباد تابعه شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.

دوست دارم پسرم قدم در راه من بگذارد

این شهید گرانقدر در وصیتنامه خود نوشته است: 

بسمه تعالی
به پسرم دروغ نگوئید من به سفر رفته‌ام، نگوئید من از سفر باز خواهم گشت. نگوئید زیباترین هدیه‌ها را برایش به ارمغان خواهم آورد. به پسرم واقعیت را بگوئید. بگوئید به خاطر آزادی تو هزاران تیر دشمن استعمار سینه پدرت را نشانه رفته اند. بگوئید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش پریشان شده است.

بگوئید سر پدرت هدف تیر منافقین قرار گرفت اما هنوز ایمان پدرت در تمامی جبهه ها می جنگد به پسرم واقعیت را بگوئید بگذارید قلب کوچک پسرم ترک بردارد و نفرت همیشه ای ظلم ظالمان جهان در آن ریشه بزند. بگذارید پسرم بداند که چرا عکس پدرش را بزرگ کرده اند. چرا مادرش دیگر نخواهد خندید. چرا گونه های مادربزرگش همیشه خیس است. چرا پدربزرگش عصا به دست گرفته. چرا عموهایش محبتی بیش از پیش به او دارند و چرا پدرش دیگر به خانه باز نمی گردد.

به پسرم واقعیت را بگوئید می خواهم پسرم دشمن را بشناسد مظلومیت را بشناسد و عطش‌ناکی نهال نورس دلش را با فوران حقیقت همیشه عاشورا پیوند بزند.
می خواهم پسرم هر روز کنار دیوار اطاق بایستد. قدش را اندازه بگیرد و هر روز شناسنامه اش را ورق بزند. هر روز فانسقه پدرش را ببیند و هر روز پوتین پدرش را امتحان کند. هر روز اسلحه پدرش را روغنکاری کند و هر روز با قمقمه پدرش آب بخورد و هر روز بزرگ شدن دستهایش را تماشا کند و هر روز بیتاب روزی باشد که آنقدر بزرگ شود تا برخیزد و قدم در راهی بگذارد که منتهای آن پدرش با لبخندی غرورآفرین چشم انتظار دیدار حماسی اوست.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده