یکباره متوجه حضور پیرمرد جهادگری شد که بدون ماسک به کار خود مشغول بود. برگشت و با شتاب به طرفش دوید. پیرمرد با دیدن او دست از کار کشید. سرهنگ ستاری با عجله ماسکش را از روی چهره برداشت، گونه های پیرمرد را بوسید و ماسک را روی صورت او کشید. پیرمرد تلاش کرد جلوی کار او را بگیرد، اما فایده ای نداشت.