نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: چشم هایم را یک باره باز کردم. دندانها را از دست مش عباد گرفتم. نگاه کردم و با خنده گفتم: پس اینا چرا دو تیکه شده؟
نوید شاهد – گیتی احدی خواهر شهید حمید احدی در کتاب "چشمهایش میخندید" میگوید: دلم لک زده بود برای یک چهارشنبهسوری پر هیجان و پرخاطره. سال پیش که انقلاب تازه پیروز شده بود. چهارشنبهسوری آزادی، حال و هوای دیگری داشت.