خواهر شهید محمدرضا کریمی در دفترچه خاطراتش تصویری زنده از مردی ترسیم میکند که از کوچههای اطراف حرم امام رضا (ع) تا خط مقدم جنگ، معنویت و انسانیت را در دل خود جای داده بود. او با یادآوری لحظههای سادهی روزمره، از رنگین شدن تخممرغهای نوروزی تا نذری شبهای قدر و چای داغ جبهه، نمادی از عشق به وطن و خانواده را به تصویر میکشد. این روایت، پلی میان خاطره و تاریخ است که یاد و نام محمدرضا را برای نسلهای آینده روشن نگاه میدارد