خاطرات شهید اسماعیل برهانی

خاطرات شهید اسماعیل برهانی

ندیدمش و آتش حسرت جانم را سوزاند

مادر شهید «اسماعیل برهانی» نقل می‌کند: «بعد از عملیات بیت‌المقدس دو در منطقه گوجار، خبر آوردند پسرت شهید شده، اما نیاوردنش. از آن روز بود که فهمیدم چشم انتظاری یعنی چه؟ سه ماه بعد پیکرش پیدا شد، اما نگذاشتند ببینمش. آتش حسرت جانم را سوزاند.»
طراحی و تولید: ایران سامانه