خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «علی نمردی» میگوید: مرتب اصرار میکرد تا رضایت دهیم که به جبهه برود. چند شب این کار را انجام داد تا اینکه پدر شهید به رفتنش رضایت داد. پانزدهم رمضان رفت و گفت روز عید برمیگردد، اما روز عید، روز وداع با پیکرش بود. مرتب خوابش را میبینم که با لباس سفید به در خانه میآید.