اما مسئله اصلی که باید به آنها با سعی و کوشش کنید این است که ای مادر پدر و برادران عزیزم و ای ملت مسلمان و تمامی پیامهای امام امت را مو به مو انجام دهید چون اگر این کار را نکنید هیچ یک از مسائل دینی خود را انجام نداده اید.
ای خانواده من و ای آشنایان و دوستان امیدوارم که لب به شکوه و شکایات نگشائید و یک لحظه از شکر خدا غافل نشوید زیرا من یک امانتی بودم از خدا در پیش شما و خدا را شکر کنید که آن را سالم تحویل صاحبش دهید.
شهید حسین ضامن در یازدهم بهمن 1339 در خانواده ای مذهبیی در شهر زاهدان متولد شد. وی تحصیلات خود را در مقطع متوسطه در رشته فرهنگ و ادب در شهر زاهدان به پایان برد. در 21 تیر 1361 به خدمت سربازی فرخوانده شد.
شهید حسین ضامن در یازدهم بهمن 1339 در خانواده ای مذهبیی در شهر زاهدان متولد شد. وی تحصیلات خود را در مقطع متوسطه در رشته فرهنگ و ادب در شهر زاهدان به پایان برد. در 21 تیر 1361 به خدمت سربازی فرخوانده شد.
وصیت نامه شهید «داود ابراهیمی» به همراه دستخط شهید منتشر شد؛
اما شما خواهرانم که آرزوی دامادی برادرت را داشتید مثل علی اکبر که حجله اش سنگرش. جشن دامادی او شبهای حمله و شیرینی آن گلوله و فشنگ بوده است. خواهرها تنها خواهش من این است که برای من عزا نگیرید و همانطوریکه من راه حسین(ع) را در پیش گرفته ام شماها هم دنباله راه زینب را ادامه بدهید.
وصیت نامه پر محتوا از شهید «رضا نیکوسخن لامع» منتشر شد؛
به عنوان بســیجي در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت ،1361، با سمت آرپيجيزن در خرمشهر به شهادت رسید. پیکر وي مدتها در منطقه برجا ماند و سال 1366، پس از تفحص در گلزار شهداي امامزاده عبدالله زادگاهش به خاک سپرده شد
«شهید علی کرم سیری» در وصیت نامه اش می نگارد؛ اگر خدای ناکرده به اسلام کم توجهی یا سهل انگاری کنیم ضریه جبران ناپذیری به پیکر اسلام وارد ساختیم که این ضربه به سود دشمنان تمام خواهد شد پس شما ای امت حزب الله همت کنید و تا رفع ظلم و فتنه تا آخرین قطره خون خود به دفاع و مبارزه برخیزید که سرنوشت اسلام بستگی به همت و اراده شما دارد.
خالصانه راهم ر انتخاب نمودم و پيمانى كه با رهبر انقلاب بسته ام هرگز نخواهم شكست و پيام من به ملت شهيد پرور مان است كه نگذاريد دشمنى كه رفته است مجددا پيدا شود و خون شهيدان بدين وسيله پايمال شود
شهید حسین عاشوری می نویسد: من به قطره قطره خون تمام ياورانى كه در راهت مظلومانه و سعادتمندانه جان دادند. قسم ياد مى كنم كه از تو و قرآن كريم پاسدارى كنم و جان نالايقم را در راه پر عظمت اسلام و قرآن فدا كنم
مادر عزیز و پدر گرامی در بین مردم خود را مغرور ندانید و هرگز احساس ناراحتی نکنید و افتخار کنید که فرزندی را در راه اسلام و امام و در نهایت حسین ( ع ) داده اید
اکنون که لياقت مهماني خدا را پيدا کردم به شما عرض مي کنم که صبر و استقامت را پيشه کنيد و با صبر و خطابه اسلام را دشمن اسلام را به مردم به شناسانيد تا آنان که در خواب غفلت هستند بيدار شوند و حتي را قبول کنند
چون تا رسیدن به درجه انسانیت و مؤمن واقعی شدن فاصله زیادی دارم.
من خود را آماده امتحان دادن در این راه کرده ام و به فرمان امام خمینی رهبر کبیر انقلاب که همچون حسین که فرمود هل من ناصر ینصرونی؟
درست است که باید عصای پیری شما می شدم، اما چه می شود کرد وقتی می بینم که صدام خونخوار و کور شرق و غرب چنین بیرحمانه به مملکت اسلامی ما تجاوز کرده و عده کثیری از مردم ما را به خاک و خون کشیده، چاره ای جز رفتن بر جبهه و جنگ با این مزدور بعثی ندارم .
وصیت نامه شهید «سیدمجید موسوی» به همراه دستخط شهید منتشر شد؛
شهید «سیدمجید موسوی» در وصیت نامه اش می نگارد؛ نه اینکه کینه دارم بلکه می خواهم ظلم و جور را در هم بکوبم، آری پدر و مادر گرامی من از سرزمین ناموس این کشور اسلامی حفظ گردد تا دینم را احیا کنم و نگذارم یزیدیان زمان طمع در آیین و دین ما داشته باشند .
قسم به آن خداوندي كه ما را آفريد و بما سلامتي و وجود داد اگر قادر متعال به اين حقير چند بار جان بدهد و بميراند باز هم حاضرم جان ناقابل خود را فداي اسلام عزيز بكنم و اين را يك وظيفه شرعي خود مي دانم.
وصیت نامه شهید «عزت الله اوضح» به همراه دستخط شهید منتشر شد؛
شهید «عزت الله اوضح» در وصیت نامه اش می نگارد؛ از شما می خواهم که علی وار زندگی کنید و سفره های ساده داشته باشید به جای اینکه سفره های رنگین داشته باشید، و از شما همه می خواهم که پیرو خط امام باشید و از گفته های امام پیروی کنید و به آن عمل کنید.
پدر جان سعى و تلاش كنيد كه فرزندان شما هميشه با هم خوب باشند و رو بسوى اسلام روند و تساوى را بين همه برقرار كنيد و مادر عزيز اميدوارم كه هميشه خوب باشى و هيچ وقت احساس تنهايى نكنى و بين فرزندانت هميشه با يك ديد بنگرى.
در مقابل مصائب و مشكلات صابر باشيد و ايمانتان قوى باشد و بدانيد كه خدا با شماست ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تنزل عليهم الملائكه الا تحافوا و لا تحزنوا و ايوا بالجنه التى كنتم توعدون