الان که قلم بدست گرفته ام و وصیت نامه می نویسم شب نوزدهم ماه مبارک رمضان و شب ضربت خوردن امیر مومنان علی (ع) در محراب کوفه است و من برای این به جهاد و مبارزه بر علیه کفار برخاسته ام که به ناصر ینصرنی حسین (ع) پاسخ بدهم
خرسند باش . بارى مادر عزيزم خوب مىدانم كه طاقت شنيدن خبرشهادت فرزندت را ندارى ولى بدان كهبايد صبر واستقامت كرد آيا حسين (ع) درزمين كربلا وآيا زينب چگونه فرياد حسين را در برابر جباران تاريخ اقامه كرد وطاغوتيان را رسوا كرد
از شهداى ديگر شرم دارم،خصوصا از برادر مظلومم محمود ،از اينكه آنها با آن عظمت روح و قداست نفس و ايمان و تقوى وصيتنامه مىنويسند،و من هم كسى كه كيلومترها با طريق حقيقت فاصله دارد و از مزرعه دنيا محصولى براى آخرت خويش نيندوخته است وصيتنامه بنويسم .
آن چه خواهید خواند ، آخرین وصیت نامه یه جا مانده از نوجوان بسیجی ، شهید محمود عباسی از رزمندگان گروهان نجف اشرف (لشکر 7 ولی عصر«عج») می باشد. این وصیت نامه در عین سادگی ، به طرز تکان دهنده ای ، نمایش دهنده روح بزرگ این نوجوان است
به امام امت بگوئيد كه جان و خون بى ارزش خود را هديه مىكنم هرچند قابل امام و ملت مبارز ايران را ندارد ولى خوشحالم كه به آرزوى خود مىرسم و سلام عليكم و رحمت الله و بركاته
پيامى كه براى دوستانم دارم اين است كه پرچم اسلام را نگذارند يك لحظه بر زمين بيفتد و به جبهه بيايند و دشمن را از ميهن عزيزمان بيرون كنند . امروز روز آزمايش شما است و در آخرت اجر بزرگى در انتظار شما است .