نوید شاهد ایلام - صفحه 239

شهید «رفعت عسکری» فرزند، ولی در سال ۱۳۵۳ در شهرستان چوار از توابع استان ایلام دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم متوسطه پی گرفته بود پس از رسیدن به سن قانونی انجام خدمت نظام وظیفه سربازی به ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست. وی که سربازی وظیفه شناس و انقلابی بود در زمان خدمت خود یازدهم فروردین ۱۳۷۵ طی درگیری با اشرار مسلح در منطقه سر پل ذهاب مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به فیض شهادت رسید. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده حاج بختیار (ع) شهرستان چوار قرار دارد.

پدر و مادرم مي دانم كه در سوگ من خواهيد نشست و به يادم خواهيد بود ولي من عاشق حسين (ع) بوده و هستم و مطلع هستيد كه امام فرموده اند وظيفه شرعي و عرفي خود را ادا كنيد ، پس جان ناقابلم را به اسلام هديه مي كنم زيرا درس شهادت را از جدم حسين (ع) آموخته ام...

شهيد احمد امیرخانی فرزند شیخعلی در سال 1340 در ايلام متولد شد. در سال 1347 به تحصيل اشتغال داشت و در سال 1360 با اخذ ديپلم به تحصيلات خود پايان داد. پس از اخذ ديپلم به خدمت سربازي رفت و همدوش برادران رزمنده در خط مقدم جبهه جنگيد... و در تمام اين مدت دلاورانه وشجاعانه جنگيد پس از طي 14 ماه خدمت در تيپ 55 هوابرد شيراز و اعزام به جبهه شوش در بیست و هشتمین روز از اسفندماه 1361 بر اثر اصابت گلوله تركش بر سر به آرزوي ديرينه اش كه همانا شهادت بود رسيد پيكر مطهرش در مزار شهداي صالح آباد قرار دارد.

مادرم : از تو مى‌خواهم برادر و خواهرانم را خوب تربيت كنيد تا ادامه دهنده راه من باشند...

شهید علی اصغر محمدی فرزند قنبر در سال 1350 در روستای باولی از توابع شهر چوار به دنیا آمد وی که توانسته بود تا مقطع دیپلم تحصیل نماید با رسیدن به سن قانونی به خدمت اعزام شد وی در حین انجام وظیفه در بیست و هفتم اسفندماه 1370 در حین آموزشی بر اثر اصابت تیر در پادگان عسکریه اهواز به دیار معبود خویش شتافت. مزار این شهید گرانقدر در جوار امامزاده علی صالح (ع)قرار دارد.

شهید عبدالرضا سگوند سال 1340 در یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان دهلران دیده به جهان گشود. وی که دارای سواد خواندن و نوشتن بود پس از رسیدن به سن قانونی انجام خدمت نظام وظیفه سربازی در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ملت مسلمان و انقلابی ایران به لشکر 77 خراسان تیپ104 نیروی زمینی پیوست و راهی جبهه های نبرد با متجاوزین بعثی گردید. پس از دلاوری ها و رشادت های درخشان در دفاع از میهن اسلامی سرانجام بیست و ششم اسفندماه 1361در جزیره مجنون به شهادت رسید.مزار این شهید گرانقدر در جوار مرقد امامزاده سید صلاح الدین آبدانان قرار دارد.

مدیرکل بنیاد ایلام با اشاره به اينکه قرآن کريم پاداش شهدا را غیر قابل تصور می‌داند، تصریح کرد: جای شهدای امت پيامبر اسلام (ص) فردوس اعلا است که تنها مخصوص شهدا و صديقين است...

در همان روزهای آغازین جنگ دوشادوش دیگر جوانان خرمشهری به همراه برادرش به دفاع از ایران اسلامی پرداخت و در همان اوایل نیز به شلمچه نیز اعزام شد...

آرزو داشتم که روزی برسد تا شاهد پاکسازی کامل مناطق آلوده به مواد منفجره و مخرب از اراضی کشاورزی مردم شهید پرور و عشایر که ذخائر انقلابند و دستهای پینه بسته ی آنان که حاکی از تلاش هدفدارشان است، باشم...

ه عنوان نانوا براي امرار معاش خود و خانواده تلاش كرد وي در سال 1360 ازدواج نمود و ثمره ي اين ازدواج يك فرزند پسر است كه بعد از شهادتش به دنيا آمد، شهيد از اخلاقي نيكو برخوردار بود...

امروز صالح آباد به یکی از مناطق مهم استان ایلام تبدیل شده و کسی که مهر تایید امام رضا (ع) را دریافت کرده در صالح آباد استقرار یافته است...

شهید علی سلامتی به شغل بنایی و نگهبانی مشغول بود که در بمباران هوایی مناطق مسکونی ماه ۱۳۶۳ به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

در نمازها مخصوصاً نماز شب اول وقت مرا فراموش نکنید ، و همیشه برایم صدقه و رفع مظالم بدهید و چنانچه اگر خدا بخواهد من در این راه به آرزویم که شهادت است برسم از انقلاب و جمهوری اسلامی بدبین نباشید و بیشتر و قانع تر در حمایت از نظام اسلامی تلاش کنید ...

گروه حق عاشقان راه خدایند ایمان هایی چون کوه دارند تقوا پیشه کنند و حق گویند و حق اندیشند. نیکی و ایثار وجود کنند یار مستضعفانند و خصم مستکبران در رزمگاهها سخت بکوشند و در راه معبودشان سر می دهند و جان بازند خون پاکشان در رگهای اجتماع جاریست ...

شهید صادق صید کرمی فرزند یار کرم در سال 1343 در دهستان زنگوان بخش شیروان چرداول متولد شد بعد از گذراندن دوران ابتدایی به در زادگاهش برای ادامه تحصیل همراه خانواده به شهر ایلام آمد.تا مقطع کاردانی در رشته تاریخ تحصیل کرد، و به عنوان معلمی دلسوز وتوانا مشغول شغل مقدس معلمی گردید. ایشان ر خانوادهای مذهبی تربیت یافته بود و در زمان دبیرستان با پخش اعلامیه و نوشتن شعار در راه پیروزی اسلام تلاش فراوانی نمود ،وی فردی معتقد وپرهیزگار بود وبه پیروزی حتمی انقلاب اسلامی عقیده داشت وپس از پیروزی انقلاب اسلامی در محرومترین مناطق و روستاهای دور افتاده به انجام تعلیم وتربیت دانش آموزان پرداخت ومعلمی دلسوز توانمند برای دانش آموزان بود. ایشان در تعطیلات تابستان چون می دید که نیاز به دفاع وجنگ است به عنوان یک معلم بسیجی راهی جبهه حق علیه باطل گردید وپس از چند بار اعزام به جبهه،آخرین بار در دهم اسفند سال شصت وشش راهی منطقه شاخ شمیران کردستان گردید وپس از چند روز نبرد ونشان دادن رشادت ودلاوری زیادی از خود دربیست و سوم اسفندماه 1366به آرزوی دیرینه ی خود رسید ودعوت حق را لبیک گفت وبه فیض عظمای شهادت نایل آمد.

خدايا با عدالت با من رفتار مکن که چيزي در مقابل کرم ولطف در مقابل نعمتهايت ندارم. خدايا با فضلت بامن رفتار کن...

شهید صادق صید کرمی فرزند یار کرم در سال 1343 در دهستان زنگوان بخش شیروان چرداول متولد شد بعد از گذراندن دوران ابتدایی به در زادگاهش برای ادامه تحصیل همراه خانواده به شهر ایلام آمد.تا مقطع کاردانی در رشته تاریخ تحصیل کرد، و به عنوان معلمی دلسوز وتوانا مشغول شغل مقدس معلمی گردید. ایشان ر خانوادهای مذهبی تربیت یافته بود و در زمان دبیرستان با پخش اعلامیه و نوشتن شعار در راه پیروزی اسلام تلاش فراوانی نمود ،وی فردی معتقد وپرهیزگار بود وبه پیروزی حتمی انقلاب اسلامی عقیده داشت وپس از پیروزی انقلاب اسلامی در محرومترین مناطق و روستاهای دور افتاده به انجام تعلیم وتربیت دانش آموزان پرداخت ومعلمی دلسوز توانمند برای دانش آموزان بود. ایشان در تعطیلات تابستان چون می دید که نیاز به دفاع وجنگ است به عنوان یک معلم بسیجی راهی جبهه حق علیه باطل گردید وپس از چند بار اعزام به جبهه،آخرین بار در دهم اسفند سال شصت وشش راهی منطقه شاخ شمیران کردستان گردید وپس از چند روز نبرد ونشان دادن رشادت ودلاوری زیادی از خود دربیست و سوم اسفندماه 1366به آرزوی دیرینه ی خود رسید ودعوت حق را لبیک گفت وبه فیض عظمای شهادت نایل آمد. روحشان شاد

به سوى سنگر خالى همرزمم ، به سوى آشيانه باصفاى جبهه و جنگ پرواز ميكنم كه دشمن بداند هيچ وقت سنگر همرزمم خالى نمى‌ماند...

بسیار به همسایگان محل احترام می گذاشت.هنگامیکه که به علت مجروحیت در بیمارستان تهران بستری بودند و من به عیادت ایشان رفتم وضعیت ایشان خیلی وخیم بود و پتویی را که روی ایشان انداخته بودند در دهان گذاشته بود و فشار می داد از ایشان پرسیدم چرا پتو را در دهان گذاشته اید و به شدت فشار می دهید...

شهید انوری در جلوی ستون شیر شکاران زاهد لشکر مقتدر امیر(ع) با قدم هایی استوار حرکت کرد. هنوز خورشید غروب نکرده بود، در حالی که تجهیزاتش را محکم بسته بود، گفت: «خیلی سبک شده ام، احساس می کنم دارم پرواز می کنم» در ادامه این خاطره را بخوانید.