نوید شاهد ایلام - صفحه 301

پس از چند روز ، چنان با وی انس گرفتم و به دام مهرش افتادم که حاضر نبودم حضور در کنارش را با تمام دینا معاوضه کنم...

صدای کش و قوس خمپاره های بی حیا، صدای یک اوج و دیگر هیچ، من مانده ام و همان صدای سوت خمپاره ای که تو رو برد و من برای باد مثنوی تو را خواهم گفت. که تو نماندی و عروجت هنوز آبی است. آبی تر از آخرین لبخندت...

رژیم شاه تا قبل از واقعه ۱۷ شهریور بر این باور بود که ایده مشاوران اطلاعاتى ساواک مبنى بر برقرارى حکومت نظامى مؤثر واقع مى شود و مردم را از راهپیمایى ها باز مى دارد، اما قیام ۱۷ شهریور براى دربار یک پیام آشکار را به دنبال داشت و آن این که..

دانشگاه امروز اینجاست (جبهه) که ما باید دین خود را به آن ادا کنیم...

با آغاز تجاوز ارتش بعث عراق به میهن اسلامی براساس احساس وظیفه و لبیک به ندای امام و مقتدایش ، حضرت امام خمینی (ره) ، به عنوان رزمنده بسیجی به لشکر11 حضرت امیر(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و روانه ی جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید...

غدیر، تنها نه به عنوان «روزى تاریخى‏» ، بلکه به عنوان یک‏«عید اسلامى‏» مطرح است. عید بودن آن نیز، مراسم و سنتهاى خاصى‏را مى‏طلبد و نه تنها باید آن را عید دانست، بلکه باید آن را عید گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظیم شعائر دینى، آن‏را بزرگ داشت و برشکوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در این روزعظیم، همواره زنده بماند و سیره معصومین(علیهم السلام)احیاگردد.

از پدر و مادرم می خواهم، که روی مزارم علامت یا نشانه ای از ولایت فقیه بگذارند تا در مزارم نیز آرامش حضور ولایت فقیه بر من حاکم باشد...

برادران عزیز از شما می خواهم راه مرا که همان راه اسلام است ادامه دهید و امام را تنها نگذارید و همچون کوه استوار و محکم و پایدار باشید که سرانجام حق بر باطل پیروز است...

شماها رسالت لحظه ها، هنگامها و آفتاب ها را بر ما متجسم می کنید. آیا یک انسان اندیشمند می تواند خالی از هر تصور دیگر آرزویی غیر از این داشته باشد...

همت شما، مکتب توحید را زنده کرد و خشم شما امید واهی دشمنان را سراب می کند. سلاح شما ایمان و ایثار شما جان است. سیمای دل افروز شما آئینه زیبایی و سرمایه شیدایی شما عشق جهانسوز است...

العُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ، داعٍ إلَى الغَمطِ والجَهلِ : خودپسندى، آدمى را از دانش جويى باز مى دارد و به ناسپاسى وانكار حق مى خواند

ای راهنورد ره حقیقت، خوب دانستی که این ره ثواب است و چگونه انتها و بن بست تاریک این جهان را با بال گشودن به آسمان رساندی؟ آیا می­دانستی که یادت پرچم صلحی است میان این همه شورش افکار دنیوی؟ و می­گوید که خوبی همیشه زنده است...

حضور در جبهه و شهادت و سعادت امری شخصی و فردی است و من می خواهم به سهم خودم با تمام وجود از مرز و بوم کشور دفاع کنم...

از تمامی جوانان این مرز و بوم انتظار دارم جوانمردانه در راه اسلام و اهداف واقعی آن تا آخرین قطره خون تلاش نموده و مایه عظمت و جلال کیان اسلامی گردند...

خدایا به حق پیغمبرانت قسمت می دهم اگر لیاقت شهادت دارم مرا شهید کن...

تنها مردن در راه خدا درست است من دوست ندارم در رختخواب بمیرم دوست دارم در راه الله بمیرم ، امیدوارم که به آرزوی قلبیم برسم ...

شهید صید علی جمشیدی در پنجمین روز از تیرماه 1332 در خانوادهای مذهبی در روستای پی فرخی از توابع شهرستان دهلران در استان ایلام به دنیاآمد. ایشان دارای 8 فرزند می باشند نامبرده شخصی زحمت کش و دلسوز بود و دارای شغل رانندگی بود ایشان در دومین روز از اردیبهشت ماه 1360 در حین کار با تراکتور برروی زمین کشاورزی در منطقه شهرستان دهلران در اثر برخورد با مواد منفجره به جای مانده از جنگ تحمیلی دچار مجروحیت از ناحیه مچ پا گردید و مدتی را در بیمارستان امام خمینی ایلام بیستری بود ، بعد از پیگیری های لازمه در کمیسیون پزشکی در سال 1379 وی ار به عنوان جانباز 25 درصد معرفی نمودند این شهید بزرگوار علاقه زیادی به خانواده و اطرافیان خود داشته و در بین اقومام به نوع دوستی معروف بودند وی در مراسمات مذهبی راهپیبمایی و هرجایی که نیاز به حضور امت بود حضور عالی داشت شهید صید علی جمشیدی در یکیمین روز از مردادماه 1387 تصمیم سرنوشت سازندگی خود را قلم زد در این تاریخ وارد عرصه پاکسازی میادین مین شدند سرانجام در یازدهمین روز از شهریورماه 1387درمنطقه سرگلان از توابع شهرستان دهلران استان ایلام درسن 55 سالگی براثر انفجار مین ضد تانک M19 به فیض شهادت نائل آمدند .

شهید شیرمحمد مومنی در سال 1341 در روستای بیشه دراز از توابع شهرستان دهلران در خانواده ای مذهبی و اصیل دیده به جهان گشود وی تحصیلات ابتدایی خود را در همان جا به پایان رسانید. محیط پاک و ساده روستا و شرایط آن زمان از ایشان شخصی مبارز و سخت کوش با آرمان های انقلاب اسلامی ساخت. وی در سال 1357 ازدواج ، که ثمره آن 5 دختر و 2 پسر می باشد. با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه های حق علیه باطل شد وی در سال 1361 به عنوان نیروی تکاور تیپ 58 ذوالفقار در عملیات فتح المبین شرکت کرد و در آن عملیات مجروح گردید. وی پس از بهبودی بار دیگر عازم جبهه نبرد شد و در عملیات های مختلفی در مناطق مهران ، چنگوله ، سومار ، مرصاد، شرکت نمود و چندین بار نیز مجروح گردید (جراحات شیمایی و اعصاب و روان) ایشان تا آخرین روزهای جنگ دست از مبارزه نکشید و همچنان در جبهه حضوری فعال داشت. پس از پایان جنگ همچون دیگر مردمان این دیار به آبادانی و سربلندی کشور خود پرداخت. وی در یازدهمین روز از شهریورماه 1387 در حین پاکسازی مناطق آلوده به مین در منطقه چیلات به درجه رفیع شهادت نائل آمده و همانند پرنده ای سبک بال به دیدار پروردگارش شتافت.

تو نیستی اما خانه پر از عطر نام و یاد و خاطره توست ، تو نیستی اما قاب عکس تو زندگی را ، مهربانی را منتشر می کند...

مراسم پرفیض و عرفانی دعای عرفه در کنار قبور مطهر شهدای گمنام بهشت رضا استان ایلام برگزار شد.