شهيد پدري مهربان بود و فرزندانش را دوست مي داشت و سعي وافر داشت تا آنها بر اساس دستورات اسلام تربيت شوند. لذا آنها را تشويق مي كرد تا خداترس بوده و اداي دين نمايند و خودش از اولين افرادي بود كه در مسجد را باز مي كرد و اين الگوي خوبي براي فرزندانش بود.
قبل از پيروزي انقلاب مبارزه قاطعي عليه فرقه ضاله بهاييت داشت و بعد از پيروزي انقلاب فرماندهي جوانمردان محافظ پادگان جلديان را بر عهده گرفت تا اینکه شهادتش نصیبش شد.
شهيد عبدي در طول جنگ حق عليه باطل، خانواده و دوستان را سفارش به پيروي از راه امام و انقلاب اسلامي دعوت مي كرد و در محافل مذهبي و مساجد فعالانه شركت مي جست
بعد از انقلاب اسلامي از علاقمندان و دوستداران انقلاب گرديد و به صورت مسلحانه سه سال جهت پاكسازي اشرار ضدانقلاب فعاليت نمود. پس از مدتي با ژاندارمري به عنوان جوانمرد همكاري نمود
چون منطقه کردستان آلوده بود، شهید شب و روز نمی شناخت و بنا به فرمایشات امام رحمه ا...، که در او مؤثر واقع شده بود، کار و زندگی اش را در مبارزه و فعالیت در پایگاه ها و نگهبانی در خیابانها گذاشت.
زماني كه انقلاب اسلامي ايران شروع شد، علي اشرف خزایي دست از درس كشيد و به صف عظيم تظاهركنندگان پيوست تا رسالت عظيمي را كه بر دوش داشت به قوه انجام برساند. وقتي كه خانواده اش به او مي گفتند درست را بخوان از اين كارها دست بردار. او در جواب مي گفت: « من هرگز به اين حرف ها گوش نمي دهم. حالا موقع جنگ است
شهید زمانی که از جبهه به مرخصی آمد تمام حرفهایش در رابطه با جبهه و جنگ بود و عاشق منطقه عملیاتی بود. به طوری که وقتي شبها می خواست بخوابد می گفت مادر اصلاً در این خانه خواب در این تشک نمی چسبد. ولی خواب با پتوی سربازی و در جبهه و دوستان رزمنده برايم شيرين تر از عسل است.
امام محمد تقی (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود و پس از شهادت جانگداز حضرت رضا (ع) مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع ) انتقال یافت .
مأمون خلیفه عباسی که همچون سایر خلفای بنی عباس از پیشرفت معنوی و نفوذ باطنی امامان معصوم و گسترش فضایل آنها در بین مردم هراس داشت سعی کرد پسر امام رضا را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد .
گاه برای اثبات امامت امام علی(ع) به محاجّه و دفاع پرداخت و آنجا که لازم دید، برای دفاع از امام خویش، جان خود را به خطر انداخت تا آنجا که اوّلین شهید راه امامت و دفاع از آن لقب گرفت.
آخرين باري كه به داود به مرخصي آمده بود خيلي عجله داشت و اصرار داشت كه مرخصی اش تمام نشده برگردد. هر چقدر اصرار يم كردم كه چرا عجله داري و بي تابي مي كني، در جواب مي گفت نمي دانم ولي احساس مي كنم كه كارهاي ناتمام زيادي دارم كه بايد انجام دهم
نام عملیات: کربلای ۲
زمان اجرا: ۱۳۶۵/۶/۱۰
مکان اجرا: منطقه عملیاتی حاج عمران عراق – محور شمالی جبهه جنگ
اهداف عملیات: تصرف قله ۲۵۱۹ و ارتفاعات شهید صدر و خارج ساختن خطوط خودی از اشغال دشمن
شهيد بزرگوار به لحاظ عقيدتي فردي معتقد به دين مبين اسلام و مقيد به دستوارت و احكام آن و همچنين معتقد به ولايت فقيه بود و هيچوقت نماز جماعت او ترك نشد و در كليه جلسات ديني و مذهبي شركت فعالانه داشت.