علی اصغر فضیلت

علی اصغر فضیلت
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات رزمنده هشت سال دفاع مقدس « علی اصغر فضیلت »/استان گلستان(2)

شرایط راه و آب و هوای آن هوای آن منطقه به گونه ای بود که مواد غذایی به راحتی در دسترس قرار نمی گرفت، چون امکان ارتباط برای مدت طولانی فراهم نمی شد. در فصل هایی از سال، امکان آمد و شد خودرو وجود نداشت. و باید با قاطر مسیر را طی می کردیم. آن جا نان هایی مصرف می شد به نام نان ترکشی که شبیه تکه پاره ای از حلب و آهن بود.
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات رزمنده هشت سال دفاع مقدس « علی اصغر فضیلت »/استان گلستان(1)

اولین حضورم در مناطق عملیاتی، اواخر سال 60 و اوایل سال 61 بود. به عنوان رزمنده حضور پیدا نکرده بودم. آن زمان حدود 18 سال داشتم. آموزش های نظامی تکمیلی و پیشرفته را طی نکرده بودیم و تنها یکسری آموزش های ابتدایی و اولیه 10 روزه دیده بودیم. البته با ادوات و ابزار و تاکنیک های جنگی بیگانه هم نبودیم.
طراحی و تولید: ایران سامانه