شهید ناصر پیرانی

شهید ناصر پیرانی
خاطره ای از شهید ناصر پیرانی از زبان مادر محترمه شهید

مادرم بدان راه ما، راه حق است

یکی از دوستانش بعلت کسالت نمی تواند به همراه نیروهای گشت برود داوطلبانه جای خالی او را پر می کند و وسایل مورد نیاز را تحویل می گیرد و راهی منطقه کمین می شود...
قرار

باید می رفتیم سربازی/ خاطره ای از شهید ناصر پیرانی

همه ای زورمان را زدیم که محل خدمتمان یک جا باشد اما نشد که نشد ، مانده بودیم این همه فاصله و دوری را چه طوری تحمل کنیم ...
طراحی و تولید: ایران سامانه