شهید غلامعلی رسولی

شهید «غلامعلی رسولی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «برادر عزیزم، به شما وصیت می‌کنم اسلحه‌ای که از من به زمین می‌افتد را برداری و راه مرا ادامه دهی، تا به یاری خداوند صدام و صدامیان را از روی زمین برکنیم.»

شب قبل از رفتن به جبهه در خواب دیده بود که به فیض شهادت نائل می شود و با کسب اجازه از پدر و مادرش راهی مناطق جنگی شد و به عنوان بی سیم چی، یاریگر رزمندگان غیور اسلام به شمار می‌رفت. آنچه خواندید بخشی از زندگی نامه شهید «غلامعلی رسولی» است، که در ادامه تقدیم مخاطبان می‌شود.

مرجان فرجی مادر شهید «غلامعلی رسولی» نقل می‌کند: «وقتی که سن و سالی نداشت به من می‌گفت: مامان جان وقتی من بزرگ شدم، شما را به روشنایی و خوشبختی می‌رسانم. این جمله را آن زمان درک نمی‌کردم. وقتی غلامعلی به شهادت رسید. فهمیدم با شهادتش مرا خوشبخت کرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.

...در تاريخ شانزدهم دیماه 1368، عضو انجمن كان ـ دِن ـ ريوكاراته ايران شد و موفق به اخذ كمربند آبي در اين رشته شد...سرانجام در اوايل پاييز 1375، هنگامي كه از مأموريت تهران بازمي‌گشت در بين راه تهران ـ كرج مورد ترور قرار مي‌گيرند و به شهادت ...