گفتگوی اختصاصی با مادر شهید قیری زاده؛
«هرچه با او صحبت کردم که هنوز باید استراحت کنی فایده ای نداشت، محمود دلتنگ جبهه شده بود و دیگر هیچ چیزی را نمی دید. پدرش از او خواست تا شوشتر همراهش باشد اما قبول نکرد گویی می دانست دیدار آخر است و نمی خواست به ما بگویید وقتی کفشهایش را پوشید به سمت پدرش رفت دستانش را بوسید و گفت:«همین جا خداحافظی کنیم بهتر است در شوشتر برایم سخت می شود» تک تک ما را بوسید من بغض و اشکش را متوجه شدم. پیشانیش را بوسیدم و گفتم :«زود بیا پسرم » و در جوابم فقط گفت:«حلالم کن مادر» آن لحظه دلم آشوب شد اما چیزی نگفتم...»آنچه خواندید بخشی از سخنان مادر شهید «محمود قیری زاده» در گفتگو با نوید شاهد خوزستان است. شما را به خواندن متن کامل این گفت و گو دعوت می کنیم.