شلمچه - صفحه 45

آخرین اخبار:
شلمچه
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید اصغر مرادی

اصغر مرادی، بیست و پنجم بهمن ۱۳۴۸، در روستای عبدل‌آباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش محمدحسن، کشاورز بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سینه و پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید حشمت‌الله محمدی

حشمت‌الله محمدی، یکم بهمن ۱۳۴۵، در روستای شال از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش شعبانعلی، کارگر بود و مادرش عصمت نام داشت. تا چهارم ابتدایی درس خواند. او نیز کارگر بود. سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید مهدی محمدرضایی

مهدی محمدرضایی، سی‌ام شهریور ۱۳۴۸، در روستای شال از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش غلام، کارگر بود و مادرش زیور نام داشت. دانش‌آموز دوم متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید محمد محمدرضالو

محمد محمدرضالو، یکم شهریور ۱۳۴۷، در روستای رحیم‌آباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش قربان، کشاورز بود و مادرش طرلان نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و یکم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سینه و صورت، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
شهدای دی ماه

مختصری از زندگینامه شهید حمداد داورپناه

شهید به سال 1352 در خانواده ای فقیر و مستضعف دیده به جهان گشود .
شهدای دی ماه

مختصری از وصیتنامه شهید حمداد داورپناه

اگر راست ميگوئيد كه شماها ادامه دهنده راه حسين هستيد سرى به اين جبهه‌ها بزنيد تا آن همه شور حسينى را با چشمان خود ببينيد.
انقـلاب اسـلامـى ما مـاننـد ترنى اسـت كـه با خـون هزاران شهيد در حال‌حركـت اسـت

مختصری از وصیتنامه شهید جهانگيرآكده

سلام بر شما مادران كه پيـروان راستيـن زينب (سلام‌الله عليها) مى‌باشيد وفرزندانتان را به جبهه مى‌فرستيد و شاهد جانبازى‌هاى آنان مى‌شويد.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید ابراهیم لمسو

ابراهیم لمسو، چهاردهم آذر ۱۳۳۸، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش عباسعلی، کارگر کارخانه بود و مادرش سیده‌سادات نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. کارگری می‌کرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم دی ۱۳۶۵، با سمت نیروی واحد مهندسی رزمی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به دست و شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین واقع است.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید طاهر گودرزوند چگینی

طاهر گودرزوند چگینی، سی‌ام فروردین ۱۳۴۰، در روستای یازباش از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش رجبعلی، کشاورزی می‌کرد و مادرش نجمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر بود. سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید محمدحسن گروسی

محمدحسن گروسی، یکم آذر ۱۳۴۰، در روستای نظام‌آباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش هوشنگ (فوت۱۳۶۳) و مادرش مولود نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر کارخانه بود. سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پا، شکم و دست، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید محسن کیانی‌فرد

محسن کیانی‌فرد، چهارم اسفند ۱۳۴۷، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش عباس، پارچه‌فروش بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید عابدین کلیایی

عابدین کلیایی، یکم اسفند ۱۳۴۶، در روستای قره‌داش از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش علی‌اصغر، کشاورز بود و مادرش ربابه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و سوم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، قلب و پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید محمدباقر کشاورز نوروزی

محمدباقر کشاورز نوروزی، چهارم تیر ۱۳۴۲، در روستای آلتین‌کش از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین، کشاورز بود و مادرش صغرابیگم (فوت۱۳۵۴) نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و ششم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
زندگينامه

عاشق مكتب امام خميني (ره) بود/ تاملي كوتاه برزندگينامه شهيد حشمت الله رحماني

سنش کم بود ولی غیرت و مردانگی او بسیار بزرگ . او با حضورش در جمع مجاهدان راه خداوند متعال و مبارزه با دشمنان قسم خورده استکبار جهانی پیام ایثار و جانفشانی در راه تحقق اهداف بلند امام خمینی و ملت بزرگ ایران را به همگان ابلاغ نمود...

شهید اکبرلو در آرزوی شهادت

« شهید یدالله علی اکبرلو» در پاره از وصیتش آمده است: پدر و مادر عزيزم كه برايم زحمت كشيده ايد. اميدوارم بنده حقير را ببخشيد و حلالم كنيد، برايم دعا کنید تا عاقبت بخیر گردم و به خیل شهدای کربلا بپیوندم
شهید کربلای5

گزیده ای از وصیتنامه«شهيد ولي تاك»

«شهيد ولي تاك» در وصيت نامه بجامانده از خود نوشته است: حجاب، عفّت و پاکدامنی را سرلوحه ‏ی زندگی‏ ات قرار بده و زینب گونه پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسان
شهید کربلای5

گزیده ای از وصیتنامه«شهيد ولي تاك»

«شهيد ولي تاك» در وصيت نامه بجامانده از خود نوشته است: حجاب، عفّت و پاکدامنی را سرلوحه ‏ی زندگی‏ ات قرار بده و زینب گونه پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسان

شهید کربلای5- خاطرات «شهيد محرمعلي محمدنيا»

حرفهایی که «شهيد محرمعلي محمدنيا» قبل از اعزامش به که مادرش گفت : من باید به جنگ بروم چون شما یاد دادید که در برابر ظلم و ستم خاموش نباشم.
زندگینامه

غرورآفرینان کربلای 5 – شهید علی‌اکبر قاسم‌زاده

علی‌اکبر قاسم‌زاده، دوازدهم اردیبهشت ۱۳۳۱، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش محمداسماعیل و مادرش عذرابیگم (فوت۱۳۳۸) نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. فروشنده لوازم برقی بود. سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به صورت، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

شهدای کربلای5-خاطرات مادر «شهید مفقودالاثر تقي نادي حق»

«تقی نادی حق» موقع اعزام به جبهه به گفت: مادرم نگران نباش. من مي روم تا راه كربلا را باز كنم و از شهادت هيچ باكي ندارم. مادر عزيزم دوست دارم راه كربلا كه باز شد، شما اولين نفر باشيد كه به كربلا مي رويد.
طراحی و تولید: ایران سامانه