روحيه شهيد آنقدر خوب بود كه اشك شوق در چشمانش حلقه زده بود و چونكه براي اولين بار در سال 1366 شهيد از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اعزام به جبهه شد.
در وصیت نامه عباس جمالی پاقلعه آمده است: از خانواده ام می خواهم که در خط امام حرکت کنند، بزرگترین کار در نزد خدا جهاد است و امیدوارم که به خون شهدا ایندفعه شهادت را نصیب من بگرداند.
برادران عزیزم نگذارید که سلاح من به زمین باشد و آن را بردارید و به جنگ با دشمنان اسلام بشتابید که مبادا دل امام عزیز را به درد آورید و تا جایی که بتوانید گامی در جهت کمک به اسلام و انقلاب بردارید.
اي مردم شهيد پرور ايران، دست از حمايت امام برنداريد و با كفار و منافقين مبارزه كنيد، به خانواده هاي شهدا،معلولين و مفقودين سر بزنيد و آنان را دلداري دهيد.
عملیات بیت المقدس ۷ در پاسخ به یکه تازیها و تعدیهای دد منشانه ارتش بعث عراق در نخستین ساعات بامداد 67/3/23 با رمز مبارک (یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام)و با هدف انهدام مواضع دشمن در منطقه شلمچه آغاز شد
نكتهاي كه بايد بگويم اين است كه اينجا واقعاً دانشگاه اسلامي است. هر لحظهاي در اينجا به ماهها و سالها زندگي در تهران ارزش دارد. تمام افراد خوب و حزبالهيهاي باتقوا و روحانيون دانشمند در اين جبههها هستند و كلاً اينجا محل خودسازي ميباشد.
جوانانی که می توانند به رزمندگان کمک کنند و اگر جوانی جبهه برود و مأموریت آنها تمام نشده است ، نگویید که نوبت ما نیست. جبهه نوبت ندارد، سرباز امام زمان نوبتی نیست.
هنگام مرگ دستهایم را باز بگذارید تا مستکبران، غارتگران، طالبان دنیا و دشمنانمان بدانند که ما از دنیا جیزی همراه خود نبرده ایم و ما دنیا را بی ارزش می دانیم.
چون در خط (مقدم) پوتین نبود، او با همان کفش راحتی که بیمارستان به او داده بود در عملیات شرکت کرد، در حالی که در اثر تشنگی و ضعف جسمانی رنگش کاملاً زرد شده بود.