شهيد «مجتبی حسينی» در وصیت نامه اش می نگارد: خون شهيد خود دارای پيام های بزرگی است چرا كه خون شهيد نشأت گرفته از ثاراله حسين (ع) است كه در روز عاشورا در سرزمين خون رنگ كربلا بر زمين ريخته شد.
برادر شهید می گوید: آخرین باری که با هم صحبت می کردیم، حرف های بسیار جالبی زد، گفت: «داداش! من راه خودم رو پیدا کردم؛ من قلباً دوست دارم شهید بشم؛ دوست دارم جزء سپاهیان حضرت محمد صلی الله علیه و آله باشم.»
شهید دانش آموز "حمید سراج" در وصیت نامه اش می نویسد: انسانی که شهید می شود عاشق است، عشق به الله دارد و خداوند نیز او را دوست می دارد و به همین خاطر او را از این دنیا می برد و به او جایگاهی عظیم و معنوی می بخشد.
شهید «محمد شیرخانلو» از جوانانی صفادشت ملارد بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در هفتم آبان ماه 1365 در هنگام پاتک دشمن به رزمندگان غیور اسلام در منطقه سومار به دیار الهی شتافت.
به مناسبت فرار رسیدن سالروز شهادت امام مهربانی ها، سایت نوید شاهد اقدام به انتشار ویژه نامه ای از کلام شهدای شهرستان های استان تهران در وصف امام رئوف کرده است که در ادامه می خوانید.
حضرت امام رضا (ع) در سال 148 هجری قمری در شهر مدینه دیده به جهان گشودند و در آخرین روز ماه صفر سال 203 هجری قمری به شهادت رسیدند. در ادامه پوسترهای شهادت امام رضا(ع) را می بینید.
شهید «خیرالله منصوری» در آخرین نامه اش به همسرش نوشت: عزیزم برایم نامه بنویس و مرا از حال خودت و افسانه باخبر کن من شماها را دوست دارم و تنها آرزویم این است که یک بار دیگر بتوانم شما را از نزدیک ببینم.
برادران و خواهران عزیزم: مــا باید با هرتجاوزگری که تجاوزبه حریم دیـن و میهنمان نموده با کمال شجاعت درمقابلش پایمردی و حراست از دین بکنیم حالا حفظ دین چه با مال و چه با نثار جان باید در راه خدا جهاد کرد.
نوزدهمین محفل قرآنی که به همت ستاد ترویج قرآن کریم و ایثار و شهادت شهرستان اسلامشهر راهاندازی شده است این هفته بعد از نماز مغرب و عشاء به یاد شهید "جمال طهماسبی" برگزار شد. نوید شاهد شما را دعوت به تماشای این محفل قرآنی می کند.
نوزدهمین کرسی تلاوت قرآن کریم با گرامیداشت یاد و خاطره شهید "جمال طهماسبی" از شهدای ورزشکار و تجلیل ازخانواده شهید در مسجد امام حسین(ع) اسلامشهر برگزار شد.
همسر شهید می گوید: فاطمه عاشق عروسک بود. یک بار که از منزل پدری ام برمی گشتیم فاطمه بهانه عروسک را گرفت. دیر وقت بود و مغازه باز نبود و به خانه برگشتیم. بعد از شهادت سعید به مناسبت آخرین پنجشنبه سال مراسمی برای بچه های شهدا گرفتند و هدیه می دادند به فاطمه عروسک هدیه دادند گویا سعید براش فرستاده بود...