به مناسبت سالروز «شهادت» زندگی نامه «شهید حسین ترین گر» منتشر شد
فرماندهان به او گفتند : باید در پادگان باشی ولی وی قبول نکرد و با اصرار فراوان فرماندهان را راضی کرد و وقتی فرماندهان به او گفتند : صبر کن تا با سری بعد بروی ولی او گردن نگرفت و گفت : من با خرج خودم و تنهایی میروم. بالاخره در سال 1360 وارد جبهه شد وی بعداز نه ماه نبرد با بعثی ها در جبهه شوش مورد اصابت ترکش خمپاره از ناحیه دست قرار گرفت.