شهدا - صفحه 121

آخرین اخبار:
شهدا
با حضور خانواده شهید تقوی‌فر و فعالین قرآنی از ایران؛

همایش تجلیل از خانواده شهدا ی حشد الشعبی در حله عراق برگزار شد

همایش تجلیل از خانواده شهدا ی حشدالشعبی با حضور خانواده شهید سید حمید تقوی فر و فعالین قرآنی از ایران روز گذشته در شهر حله عراق برگزار شد.
شهید ابراهیم سبحانی

خدایا با تو پیمان بسته ایم؛ مناجات شهید ابراهیم سبحانی

خدايا! بر ما بندگان گناهكار منت گذار! شهادت را بر ما ارزاني دار تا شايد خون ما كفاره گناهانمان گردد ان‌شاءالله.

خدمت به خانواه های شهدا افتخار کارکنان بنیاد شهید

مديركل بنياد شهيد وامورايثارگران كهگيلويه وبويراحمدگفت: بنیاد شهید و امور ایثارگران از سال تاسیس تاکنون افتخار خدمتگزاری به خانواده های شهدا و ایثارگران را دارد و این خدمت افتخار ما است.
نویسندگان سکینه صرفی و حسن جلالی

معرفی کتاب «صلابت سرو »؛ خاطراتی از شهید ابوالفضل هراتی

برای مدت چند ماهی از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عازم کشور لبنان و سوریه شد ، همین سفارش را تاکید کرد . همیشه با فرستادن نامه از وضعیت او مطلع می شدیم . آن روزی که از لبنان بازگشت ، اشک امانمان را بریده بود . انگار سالیان زیادی از او دور بودیم و حالا با آمدنش گم گشته مان را یافته ایم . او مرا به صبر دعوت کرد و گفت : « باید صبوری حضرت زینب کبری (س) را ستود . به جرأت می توانم بگویم که خالق ، دیگر چنین مخلوقی را خلق نکرده است . خواهرم هنگامی که به زیارت حرم شریف آن بانوی محترمه در زینبیه رفتم ، ارزش و مقام خواهر را با تمام وجودم دریافتم . امیدوارم در راه خدمت به شما توفیق بیشتری از درگاهش بیایم »
شهید مهدی (حیدر) عبدوس

لب های تشنه و عنایات خدا / خاطراتی از شهید مهدی (حیدر) عبدوس

چاره ای نداشتیم. میان چند تخته سنگ مخفی شدیم. لب هایمان از شدّت گرما خشک شده و قمقمه هایمان خالی بود. تنها دل خوشی مان لباس سربازان عراقی بوده به تن داشتیم. شاید وقت خطر نجات مان می داد و شناسایی نمی شدیم.
در سالروز شهادت شهيد محمدرضا سنجاقي منتشر می شود

خواهرم، حجاب تو پيام خون من است

بیست‌ونهم خرداد 1352، در شهرستان فریمان به دنیا آمد. پدرش محمد، کارمند بود و مادرش مینا نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند
مصاحبه نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید امیر صولت اعرابی

دیدم که صولت تیرخورده...

من نمیدونستم چی شده . پسرم همون موقع شهید شده بود ولی به من نمیگفتند . چند وقت پیش دوستش میگفت ، من دیدم که صولت تیرخورده . بعدش بولدزر عراق میاد و خاکریز و سنگر ورزمنده ها رو میریزه زیر خاک . بعدا که جاده رو اصلا ح میکردند پلاکش و پیدا کردند . بعد از سیزده سال پیداش کردند و آوردیمش امامزاده یحیی .
شهید سید مسعود طاهری

از سر لطف مرا به پیشگاه کبریایی خود بپذیر / مناجات شهید سید مسعود طاهری

دايا! تو را سپاس مي گويم كه بر اين بنده حقير سرا پا تقصير منت نهادي و با مغفرت و مرحمت خويش اين وجود ناقابل را به عنوان شهيد در درگاه ربوبي ات پذيرفتي!
شهید ابوالفضل اعظمی نژاد

سفارش شهید ابوالفضل اعظمی نژاد به مردم در وصیت نامه اش

اي برادران عزیز غیر از اسلام و قرآن به چیزي فکر نکنید. اي خواهران عزیز وقار و بزرگی و عظمت زنان در حجابشان می باشد. اي معلمین عزیز به گفتۀ امام معلمی شغل انبیاء است. به فرامین ولایت فقیه بی توجه نباشید. جبهه دانشگاه است. کلاسش سنگر، استادانش اندیشه، تدبر و تعقل است.

امشب شهید می‌شوم

برادر شهید «مجید عبدوس» نقل می‌کند: «شب عملیات متوجه شدم یکی از بچه‌ها حال خیلی عجیبی داره. نماز می‌خونه و گریه می‌کنه. نزدیک رفتم. مجید بود کمی کنارش ایستادم. لذت می‌بردم. نمازش که تموم شد، بلند شد و من رو توی بغلش گرفت و گفت: امشب شهید می‌شم.»

آرمانهای یک شهید ؛ دفاع از وطن تا دفاع از لبنان / روایت مجاهدت شهید خداداد قشقايی

شهید خداداد قشقايی در سال 1362 به جبهه رفت و به جنگ با مزدوران صدامی پرداخت . در اوايل سال 1364 پس از طي دوره آموزش پدافند هوايي جهت ياري ملت مسلمان لبنان در برابر تجاوزات اسرائيل غاصب به همراه گروهی ديگر از سلحشوران اسلام به خطه ی مظلوم لبنان اعزام گرديد.
غلامعلی سفید:

حسرت یک آه را بر دل شکنجه گران گذاشته بود

حسن را پس از دستگیری و آزادشدن، از مدرسه خودش اخراج کردند، او هم به مدرسه ما آمد و زمینه آشنایی بیشتر من با ایشان فراهم شد. با خود محمد منتظرقائم هم از جلسات آشنا بودم که با زیادشدن رفت و آمدمان، رابطه من و محمد هم عمیق تر شد و...

مقابله با ظلم و ستم و آزادی بیت المقدس در وصیت شهید رضا علی اعرابیان

بیت المقدس را باید از چنگال دژخیمان به در آورد. ظلم و ستم را باید از سر مستضعفین کوتاه کنیم. اي امام اگر هزارها جان داشتم آنها را فداي اسلام، انقلاب و قرآن و تو می کردم. اي پدر و اي مادر و اي همسر و اي فرزند شهيد، مقاوم و استوار و صابر باشيد كه فتح بزرگ و نهايي نزديك است و شماها فرداي قيامت نزد پيامبر(6) و فاطمه(3) و علي(7) و فرزندانشان روسپيد هستيد.
شهید یدالله طحانیان

اهمیت به قران در سیره شهید یدالله طحانیان

قرآن دستش بود و گریه می‌کرد. ترجمه‌اش را می‌خواند.
مصاحبه نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید امیر طالب

خدایا بچه ام دست کموله ها نیافته. اگر صلاح میدونی شهیدش کن!

من بار آخر بهش گفتم ، دیگه نمیزارم بری . گفت ، باشه مامان تو خودت فردای قیامت جواب حضرت زهرا(س) رو میدی ؟ میدونی حضرت علی اکبر از حضرت زهرا (ُس) حلالیت خواست وایشون حلالش کرد ؟ میتونی جوابش روبدی ؟ گفتم ، نه . گفت ، پس چرا نمیزاری برم .

عکس/ دومین جشنواره جایزه ملی ایثار

دومین جشنواره آموزشی – تحصیلی جایزه ملی ایثار روز سه‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه با حضور دکتر اسحاق جهانگیری معاون اول رییس‌جمهوری، حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید محمدعلی شهیدی نماینده ولی‌فقیه، معاون رییس‌جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهاد رهبر رییس دانشگاه آزاد اسلامی، قائم‌مقام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، معاون مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه کشور و معاونین وزارتخانه‌های آموزش‌ و پرورش و علوم، تحقیقات و فناوری در سالن آمفی‌تئاتر دانشکده تربیت‌بدنی دانشگاه تهران برگزار شد.
مصاحبه نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهیداحمد میرحاج

مادرم همیشه منتظر بود می گفت : احمد اومده پشت درو من نبودم ناراحت میشه !

عموم هم شهید شده بود ، برای مادرم تحملش راحت تر بود . خواسته ی برادرم هم این بود که شهید بشه وراه عموش و انتخاب کنه . درنامه وتلفن هاش هم همیشه میگفت . حتی یه بار درغالب نامه به من گفت ، راه عموم وادامه بدین ونگذارید که اسلحه اش روی زمین بمونه .
شهید مرتضی طحان چوبمسجدی

استجابت دعا در خاطرات شهید مرتضی طحان چوب مسجدی

دعاهای من رو تا جایی مستجاب کن که ظرفیت اون رو داشته باشم!
وصیت نامه شهید محمد علی اعرابی

از دنیای فانی تا سلوک شهادت در وصیت نامه شهید محمد علی اعرابی

این دنیا فانی است. بهتر است با شهادت دنیا را ترك کنیم. رفتن به جبهه را وظیفه شرعی می دانم. راه شهادت را خود انتخاب کرده ام.
مصاحبه نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید ابوالفضل عبدیان

شما همه می مانید و من شهید می شوم

سکوت کرد وتا آخر هم ادامه داد . همیشه ی دهه ی محرم خودش ومیرسوند ویه بار هم نگفت ، این کار ونمیکنم . هرکاری بهش می گفتم ، انجام می داد . یه بار هم به من نگفت ، نه . وقتی میخواست کاری برامون انجام بده ، به اندازه چهار تا کارگر کار می کرد .
طراحی و تولید: ایران سامانه