پوستر/
آیین افتتاح نمایشگاه «افلاکیان خاکی» با سخنرانی فرمانده ناحیه مقاومت بسیج برخوار، یکم مهرماه 1403 در حسینیه حضرت اباالفضل (ع) و امام حسین (ع) شهر حبیب آباد برگزار می شود.
کد خبر: ۵۷۶۲۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۳۱
شهید همافر «محمد خاکی زاده» با بدرقه مرزنشینان به سمت زادگاهش روانه شد.
کد خبر: ۵۷۵۸۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۶
شهید «علی حاجبی» یکی از شهدای شاخص هرمزگان است که حاج قاسم سلیمانی او را در لشکر 41 ثارالله جانشین خود قرار داد؛ رزمندهای که از او به عنوان یکی از نخبگان ارتباطات رزمی و مخابرات جنگ یاد میشود.
کد خبر: ۵۷۵۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۶
صحبتهای خواهر همافر شهید «محمد خاکی زاده» که سالها مفقودالاثر بود و اخیرا شناسایی شده است، برای مخاطبان منتشر میشود.
کد خبر: ۵۷۵۶۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۴
سردار باقرزاده با حضور در منزل شهید «خاکی زاده» خبر شناسایی و تفحص این شهید عزیز را به خانواده ایشان اعلام کرد.
کد خبر: ۵۷۵۶۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۳
مدیرکل بنیاد شهید همدان از شناسایی پیکر شهید غریب اسارت «محمد خاکی زاده» خبر داد.
کد خبر: ۵۷۵۵۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۲
برگرفته از داستان طنز دفاع مقدس؛
«مارش عملیاتی که به گوش میرسید خانه ما میشد عزاخانه. مادرم دست از کار میکشید رادیو به دست کنار تلویزیون مینشست. اشک میریخت، دعا میکرد و گریه میکرد ...» آنچه میخوانید گزیدهای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۰۱۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۱
«بالای سرش هم عکس یک جوان و یک گل لاله. مثل همین عکس مکسهای شهدا. آره زیرش هم اسمش را نوشته بود. با سر به عکس اشاره کردم و گفتم، پسرته؟ پیرزن سرش را به علامت مثبت تکان داد. شهید شده؟ پیرزن باز هم سرش را تکان داد. گفتم دیگه بچه مچه نداری؟ شوهر، بچه؟ کس و کار؟ پیرزن سرش را گرفت رو به آسمان و گفت نه ببم؟، بیکسم ...» آنچه میخوانید گزیدهای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۸۶۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۶
برگرفته از داستان طنز دفاع مقدس؛
«هم قسم شده بودیم تا شهید نشدیم از خط برنگردیم عقب. چند ماه اول در هر عملیاتی که شرکت میکردیم، هر ۱۵ نفرمان صحیح و سالم برمیگشتیم. حتی کوچکترین خراشی هم برنمیداشتیم. رویمان نمیشد سرمان را بالا بگیریم از خجالت ...» آنچه میخوانید گزیدهای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۷۸۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۶
نوید شاهد کرمانشاه، تصاویر به یادگار مانده از شهید «بهروز خاکی» را تقدیم مخاطبان ارجمند میکند.
کد خبر: ۵۵۴۴۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
برگرفته از داستان طنز دفاع مقدس؛
«شهر کمکم داشت از دست میرفت و بچهها یکییکی بال و پرهایشان باز میشد و این برای اولین بار خبری در دلم به وجود آورده بود. خبر که نه یک سوال. نمیدانستم پابند چه شدهام که بالهایم باز نمیشوند ...» آنچه میخوانید گزیدهای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۲۳۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۸
برگرفته از داستان طنز دفاع مقدس؛
«به نزدیکیهای دشمن که رسیدیم برای اولین بار حس کردم که لبخند مادرزادیام از لبم افتاده است و جایش خشمی مزمن دندانهایم را به روی هم میفشرد. خشمی که یکی دو بار آن را با انفجار نارنجکهایم به رخ دشمن کشیدم ...» آنچه میخوانید گزیدهای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۱۶۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۶
اندر خاطرات اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: هر از گاهی فکری موذیانه به ذهن بعضی از افسرها و مسئولین بعثی اردوگاه برای آزار دادن بچهها خطور میکرد. یک روز همه را طبق عادت و روال همیشگی به خط کردند و دستور دادند که از یک طرف اردوگاه خاکها را به سمت دیگر ببریم. به هر دو نفر یک گونی دادند و میرفتیم پر از خاک میکردیم و یک طرف دیگر خالی میکردیم. کاری کاملاً بیهوده که هیچ عمران و آبادانی بهدنبال نداشت... این خاطره دوران اسارت را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۵۵۱۴۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۱۴
برگرفته از داستان طنز دفاع مقدس؛
«رضا میگفت جان من راستش را بگو، تو عامل نفوذی نیستی؟ و من با عربی دستوپاشکسته هم جوابش را دادم که از کجا فهمیدهای؟ ولی، چون از صیغههای مؤنث فعل استفاده کرده بودم زیاد جدی نگرفت ...» آنچه میخوانید گزیدهای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۱۳۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۰۹
برگرفته از داستان طنز دفاع مقدس؛
«هنوز ردپای شب را میشد دید. شبی که لحظهای آرام و قرار نداشت، ولی من با خیال راحت بین آن همه آتش و خون خوابیده بودم. بیچاره بعثیها! ...» آنچه میخوانید گزیدهای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۰۴۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۸
در آستانه گرامیداشت هفته شهید؛
در آستانه گرامیداشت هفته شهید و همزمان با سراسر کشور، نمایشهای خیابانی برگزیده جشنواره تئاتر ملی ایثار در کرمانشاه اجرا میشود.
کد خبر: ۵۵۰۲۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۴
برگرفته از داستان طنز دفاع مقدس؛
«مجری روی سن اسمش را خواند: جانباز سالهای جنگ آقای... تشویق سرد حاضرین در سالن اینطور نوید میداد که نیم ساعتی را چرت خواهند زد حق هم داشتند کسی او را نمیشناخت. نه اسمی، نه پستی، نه پولی، نه حتی قد و شکمی! ...» آنچه میخوانید گزیدهای از داستان طنز دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۰۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۳
خاطرهای از شهید «محمود خاکی نهاد»
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «محمود خاکی نهاد» خاطره ای از این شهید والامقام را منتشر نمود.
کد خبر: ۵۴۵۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۶
کتاب «دو بنده خاکی» نوشته «نفیسه روشن» مجموعه داستان هایی است که توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است. داستان «آقای مربی» از این کتاب را با هم می خوانیم:
کد خبر: ۵۴۳۷۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
به کوشش انتشارات «شهید کاظمی» منتشر شد
روایت زندگی شهید پهلوان «اصغر منافیزاده» در کتاب «دوبنده خاکی» به کوشش انتشارات «شهید کاظمی» که به قلم «نفیسه زارعی» نوشته شده است، منتشر شد.
کد خبر: ۵۴۳۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۵