خاطره حسینعلی مرادی رزمنده اطلاعات عملیات لشکر 32 انصار از شناسایی منطقه کله قندی
علی آقا گفت: با علیزاده برید اون 2 - 3 نفر رو بگیرید بیارید. گفتم ما برای کار شناسایی اومدیم نه اسیر گرفتن. گفت: تو نمیخواد به من درس بدی کاری که میگم انجام بدین. طبق دستور باید کار انجام میشد و راه در رو نداشت. به علیزاده گفتم این کاریه که تو دستم دادی. راه بیفت بریم. علیزاده جلو حرکت میکرد، من هم پشت سرش. علی آقا و ترکمان هم که خیلی خونسرد و بدون سلاح کار خودشونو انجام میدادن.