سرنجیانه

سرنجیانه

دلم می خواست ازدواج کند/شهید باقر ذوالفقاری

باقر فرزند بزرگم بود. خیلی کمک حالم بود. وقتی سر زمین کشاورزی می خواستیم برویم، او بعد از نماز صبح به راه می افتاد...
طراحی و تولید: ایران سامانه