خاطره - صفحه 24

خاطره

مادرانه های شهدای زنجان/من در راه هدف و مکتبم می روم

نوید شاهد – مادر شهید "منصور ابراهیمی" از روزهای قبل از شهادت فرزند خود چنین می‌گوید: به او گفتم پسرم اکنون جبهه خیلی خطرناک است و او گفت؛ نگران من نباش من در راه هدف و مکتبم می روم، اگر خداوند موهبت شهادت را نصیبم کرد، خوشحال باش . خاطرات مادران شهدا به مناسبت سالروز وفات ام البنین(س) منتشر می شود.
به مناسبت چهل و دومین سالِ بهار انقلاب اسلامی؛

خاطره | پس از شهادت فرزندم يكسال در اتاقش را باز نكردم!

نوید شاهد _ در آستانه چهل و دومین سالِ پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر؛ نوید شاهد تهران بزرگ طی پرونده‌ای، زندگینامه، وصیتنامه و اسناد شهدای انقلاب را برای علاقه مندان منتشر می‌کند. در ادامه خاطره ‌ای از شهید "جعفر اکبری تیرآبادی" به روایت پدرش را می‌خوانید.

خاطره | خواب دیده‌ام مجروح شدی!

نوید شاهد _ دوست شهید مدافع حرم "نوید صفری"، درباره او می‌گوید: "یک بار یادم هست دیدم داخل مسجد نشسته است، چند وقت قبلش خوابی در موردش دیده بودم. از او پرسیدم: «کی رسیدی؟» گفت: «یک هفته ای است از سوریه آمده‌ام..» ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «نوید صفری » را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

«مسجد رهبر» به چاپ سوم رسید

نوید شاهد - کتاب «مسجد رهبر»؛ تاریخ شفاهی مسجد کرامت، از مساجد تأثیرگذار و کانون مبارزان انقلاب در شهر مشهد دو ماه پس از عرضه و توسط انتشارات راه یار به چاپ سوم رسید.

خاطره /خداحافظی که برایم آرزو شد

نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم "مرتضی کریمی"، درباره همسرش می‌گوید: " من اما حتی با او خداحافظی نکردم. نمی توانستم به راحتی دل بکنم ..ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «مرتضی کریمی » را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره |نامی که ناآرامم می‌کرد

نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم "مرتضی کریمی"، درباره همسرش می‌گوید: " با اینکه می‌دانست حتی حرف زدن از سوریه هم مرا ناراحت می‌کند، اما با هیجان از رفتن می‌گفت. انگار نمی‌توانست ذوق‌زدگی‌اش را پنهان کند. ..." ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «مرتضی کریمی » را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره |فقط خودت را می‌خواهم!

نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم "مرتضی کریمی"، درباره همسرش می‌گوید: " قرار بود برای ماموریتی طولانی به کرج برود. گفت «25- 30 روزه می‌روم و برمی‌گردم. گفتم «به خانه خودمان می‌روم تا برگردی.»...ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «مرتضی کریمی » را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره |شهادت محمدرضا را در خواب دیدم

نوید شاهد _ مادر شهید مدافع حرم "محمدرضا دهقان"، درباره فرزندش می‌گوید: "شب قبل از شهادت محمدرضا احساس کردم مِهر محمدرضا از دلم جدا شده است. آن موقع نیمه‌شب از خواب بیدار شدم...." ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «محمدرضا دهقان» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره |همه‌ دل‌خوشی‌اش رفتن به مسجد بود

نوید شاهد _ مادر شهید مدافع حرم "امیرعلی محمدیان"، درباره او می‌گوید: "من و امیرعلی باهم یک غار تنهایی داشتیم. وقتی دلم از دنیا می‌گرفت به آن‌جا می‌رفتیم ..." ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «امیرعلی محمدیان» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره |مرخصی اجباری

نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم سعید انصاری، درباره همسرش می‌گوید: "«سعید زمانی می‌خواست به سوریه برود. خوشحال بود و در پوست خودش نمی‌گنجید، ساکش را برداشت ..." ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «سعید انصاری » را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره |آرزویی که برآورده شد

نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم سعید انصاری، درباره همسرش می‌گوید: "«من و سعید ۲۴ سال با هم و در کنار هم زندگی کردیم. آخرین تولدش را که می‌خواستیم، بگیریم دخترمان زینب شمع روشن کرد و از پدرش خواست آرزویی کند ..." ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «سعید انصاری » را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره | خوابی که تعبیر شد

نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم سعید انصاری، درباره همسرش می‌گوید: "در خواب دیدم که سعید مدافع حرم شده است. پیراهن سفید به تن کرده و پهلوی راستش تیرخورده و خونی شده است..." ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «سعید انصاری » را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

"حسین" اوج ايمان را در كالبد نماز مشاهده مي‌كرد

نوید شاهد – همسر شهيد متذکر می‌گوید: او به نماز اهميت مي‌داد و اوج ايمان را در كالبد نماز مشاهده مي‌كرد و به بچه‌هايش تأكيد و توصيه مي‌كرد كه از به جاي آوردن نماز غفلت نكنند.

از آقا امام حسین (ع) خواسته ام كه مرا بطلبد

نوید شاهد - شهید «حسین الفتی نژاد» از جمله شهدای تخریب چی بعد از دفاع مقدس است وی یکی از خادمان امام حسین و اهل بیت (ع) در ایام محرم بود و مسئول تدارکات این ایام بود و همیشه خود مسئول جفت کردن و مرتب کردن کفش عزاداران بود در خاطره ای که دوست شهید تعریف می کند یک روز حسین به من گفت: آخرين ايام محرمي است كه در كنارتان هستم از آقا خواسته ام كه مرا بطلبد و دستم را بگيرد.

"عباس" به دانش آموزانش عشق می‌ورزید

نوید شاهد – همسر شهید "عباس لیمونانچی" مي‌گويد: عباس يك معلم نمونه بود و به دانش آموزانش عشق مي‌ورزيد. او خودكار و دفتر مي‌خريد و براي آن ها به عنوان جايزه اهدا مي‌كرد.

شهید "عطاء اله رفیعی" دائم به فکر جبهه بود

نوید شاهد – دوست شهید "عطاء اله رفیعی" می‌گوید: شهيد رفيعي به امام امت علاقه وافري داشت و ديگران را به اطاعت از فرامين امام دعوت مي‌كرد. او دائم به فكر جبهه، جنگ و شهادت بود و با دوستان شهيد خود بارها به مناطق جنگي رفته و از اينكه به شهادت نرسيده بود اظهار ناراحتي و دلتنگي مي‌كرد.

خاطره ‌‌ای از شهید چمران به روایت خودش

نوید شاهد_ «ماه رمضان بود.روزی یک تومان به من می‌دادند تا نان برای افطار بخرم. بعداز ظهر، در مسجد، فقیری به من مراجعه کرد....." ادامه این خاطره از شهید «مصطفی چمران» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
خاطره؛

زبان از وصف این انسان بزرگ قاصر است

نوید شاهد _ سردار سرلشکر پاسدار مصطفی ایزدی، درباره همرزمش شهید نصرالهی می‌گوید: " من از همه عزیزان سابقه بیشتری با این بزرگوار دارم. چون وقتی که در دانشکده مخابرات تحصیل می‌کردم..." ادامه این خاطره از شهید «قاسم نصرالهی» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

نور شهادت در چهره شهید «نور» نمایان بود

نوید شاهد - شهید «فریدون نور» از جمله بسیجیان سلحشوری بود که شجاعانه در مبارزه حق علیه باطل می‌جنگید و نور شهادت در چهره اش نمایان بود تا اینکه سرانجام در دی ماه ۱۳۶۱ در منطقه عملیاتی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

راز پرواز كبوتر و شهادت پدر!

نويد شاهد - فرزند شهيد «چراغعلی حاتم نیا» در بيان خاطره اي از روز شهادت پدر چنين مي گويد: «دور روز قبل از شهادت پدر كبوتري با يك چشم به خانه آمد و مدت دو روز از حيات خانه تكان نمي خورد اما صبح همان روز كه پدر شهيد شد پرواز كرد» ادامه اين خاطره را در ادامه با هم مي خوانيم.
طراحی و تولید: ایران سامانه