شهید متولد بغداد

شهید متولد بغداد
روایتی خواندنی از شهید «عیسی شاه محمدی»

داماد حجله های نور!

روز خواستگاری بود تا خواستیم راه بیفتیم که یکدفعه برق محله قطع شد و همه جا در تاریکی و سیاهی فرو رفت .گفتیم : در تاریکی به خونه مردم رفتن ، درست نیست باشد برای یک روز دیگر . اما عیسی گفت : تاریخ عروسی را می گذاریم بعد از تمام شدن جنگ ، این اولین شرط من است .صبح روز بعد ، به هنگام خداحافظی عیسی به پدر و مادرش می گوید : اگر به شهادت رسیدم برای من گریه نکنید بعد از خانه بیرون می رود.
طراحی و تولید: ایران سامانه