به مناسبت واقعه ی پنجم آذر
هر سال روز مادر برای خوشحال کردن من هدیه ای می گرفت. سال آخر به من گفت: مادر دوست داری برای شما چه هدیه ای بگیرم؟ در جواب گفتم: سلامتی ات را می خواهم رفت و یک شال و یک روسری برای من خریدو بعد از شهادتش من آن شال و روسری را به دو تا از نوه هایم دادم.