وقتی ما برای ملافات پیش او می رفتیم همیشه می گفت؛ من باید شهید شوم. به او می گفتم پسرم این حرف را نزن، تو زجر وسختی زیادی را تحمل کرده ای برای ما زحمت زیادی کشیده ای.
او حدود 70 روز داوطلبانه در برابر دشمن بعثی مبارزه کرد. در طول این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامد. ناگاه مطلع شدیم که انور در قصر شیرین بر اثر ترکش خمپاره بعثیون ملعون به فیض شهادت نائل گردید